مطالعه تطبیقی نظریه تقلید در باب هنر از دیدگاه فلسفه غرب و فلاسفه ایرانی اسلامی
محل انتشار: پژوهش در هنر و علوم انسانی، دوره: 6، شماره: 6
سال انتشار: 1400
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 144
فایل این مقاله در 14 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_RAH-6-6_008
تاریخ نمایه سازی: 25 مرداد 1401
چکیده مقاله:
دستیابی به چیستی هنر، نیازمند بررسی نظریه های شکل گرفته، پیرامون تاریخ هنر است. تقلید، محاکات یا میمسیس،یکی از مهمترین اصطلاحات بنیادی و کلیدی در فلسفه هنر می باشد. با بررسی تطبیقی مبانی فکری متفکران یونانی،افلاطون و ارسطو و فلاسفه ایرانی اسلامی، فارابی و ابن سینا. در پی آن هستیم، نقش فلاسفه و میزان تاثیر این نظریه بر - ماهیت هنر را دریابیم. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی تحلیلی و منابع، کتابخانه ای و اسنادی است. نتیجه گیری - می شود تقلید صرف از محسوسات، عاری از هنر می باشد و تقلید به گونه ای که همراه با تشبیه، تمثیل، استعاره و تخیل فعال و نوعی فرایند خلق جدید باشد موجب، خوشایندی و لذت در انسان می شود و هنری به دست می دهد ماندگار و متعالی که در بررسی تطبیقی آراء متفکران غربی و ایرانی اسلامی به اثبات رسید.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
سمانه صفایی جلیسه
کارشناس ارشد دانشگاه پیام نور تهران شرق