صادق کارشکی - دانشجو دکتری مدیریت منابع انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد بجنور د

پژوهش حاضر باهدف مروری بر رابطه مولفه های رهبری تحول آفرین ۱ با رفتار شهروندی سازمانی صورتگرفته است. امروزه رهبرانی که با خلق چشم اندازهای نوین، تدوین و توسعه بینشها و الهام بخشی، موجب تحول و نوآوری شده و با برانگیختن پیروان و ایجاد تعهد و مسئولیت پذیری و هماهنگی در آنها، عوامل و عناصر سازمانی را به گونه ای به کار میگیرند که هم بقای سازمان را تضمین کرده و هم موجبات رشد آنها را فراهم سازند. رفتار شهروندی سازمانی، رفتاری فردی و داوطلبانه است که مستقیما به وسیله سیستمهای رسمی پاداش در سازمان طراحی نشده است، اما بااینوجود باعث ارتقای اثربخشی و کارایی عملکرد سازمانی میشود. پژوهشها نشان میدهد که رشد اخلاقی رهبران با رفتارهایی که از خود نشان میدهند رابطه مستقیم دارد. به این معنی که رفتار رهبران چندبعدی است و رفتارهای مختلف رهبری، با سطوح مختلف رشد اخلاقی ارتباط دارد. پژوهشگران، هوش اخلاقی را ظرفیت و توانایی درک درست از عمل خلاف، داشتن اعتقادات اخلاقی قوی و عمل به آنها و رفتار در جهت صحیح و درست تعریف میکنند. هوش اخلاقی به این نکته اشاره دارد که ما به صورت ذاتی، اخلاقی یا غیراخلاقی متولد نمیشویم، بلکه یاد میگیریم که چگونه خوب باشیم. از سوی دیگر، موفقیت رهبری با یکپارچگی شخصیتی آنان آغاز میشود و این یکپارچگی در رفتار اخلاقی رهبران منعکس میگردد. در تشریح منشا رهبری تحول آفرین میتوان گفت که تعهد رهبری تحول آفرین برخاسته از خودآگاهی و ارزشهای درونی شده آنان است. به بیان دیگر، ادغام ارزشهای معنوی و اخلاقی با رهبری تحول آفرین میتواند بین تصور و شناخت رهبر یکپارچگی ایجاد کند که باعث میشود فرد بر اساس یکپارچگی درونی بالا اقدام نماید .

مولفه های رهبری، رهبری تحول آفرین، رفتار شهروندی سازمانی