تبیین کنش های مدیران صنعت، پیرامون تجهیز کارکنان با «ظرفیت های مازاد سازمانی»: راهبرد نظریه داده بنیاد با رویکرد ظاهرشونده (گلیزری)

سال انتشار: 1393
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 178

فایل این مقاله در 19 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_BEHMD-8-3_006

تاریخ نمایه سازی: 31 خرداد 1401

چکیده مقاله:

پژوهش حاضر در تلاش است تا در بستر حقیقی سازمان، کنش ها و دیدگاه های مدیران صنایع را نسبت به مفهوم «ظرفیت مازاد سازمانی»، بررسی و تبیین نماید؛ چرا که صاحب نظران با نگرش ها و نقطه نظرات متناقض و متمایزی به این مفهوم پرداخته اند. در حقیقت، شکاف موجود در مبانی نظری، مطالعه دیدگاه های مدیرانی را که زندگی در بستر سازمان را تجربه کرده اند، ضروری می سازد. بدین منظور با استفاده از رویکرد ظاهرشونده (گلیزری)، در روش شناسی نظریه داده بنیاد، با ۱۶ نفر از مدیران مجرب صنایع بخش خصوصی استان خراسان رضوی، مصاحبه عمیق صورت گرفت. نتایج حاصل از تحلیل مصاحبه ها و کدگذاری در دو مرحله کدگذاری حقیقی و کدگذاری نظری نشان داد که مدیران، عمدتا تجهیز کارکنان با «ظرفیت های مازاد سازمانی» را با چهار رویکرد عمده مورد توجه قرار می دهند: «رویکرد راهبردی»؛ «رویکرد انسانی»؛ «رویکرد انفعالی»؛ و «رویکرد مخالف». در مجموع بر اساس یافته های حاصل از این پژوهش بومی، تدارک «ظرفیت های مازاد سازمانی»، کارکردها و ناکارآمدی هایی دارد که باید به دقت مورد توجه قرار گیرد، در نتیجه نمی توان به طور قطع، الزام به ایجاد این ظرفیت ها را تایید و یا رد کرد، بنابراین لازم است که مدیران با بررسی جوانب و انجام مطالعات عمیق، سطح بهینه ای از «ظرفیت های مازاد سازمانی» را برای تجهیز کارکنان خود، برآورد نمایند.

کلیدواژه ها:

نویسندگان

سیما ساغروانی

دکتری مدیریت رفتار سازمانی، دانشکده علوم اداری و اقتصادی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران.

سعید مرتضوی

استاد گروه مدیریت، دانشکده علوم اداری و اقتصادی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران.

محمد لگزیان

دانشیار گروه مدیریت، دانشکده علوم اداری و اقتصادی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران.

فریبرز رحیم نیا

استاد گروه مدیریت، دانشکده علوم اداری و اقتصادی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران.