نقد و بررسی مبانی انسان شناختی۱میشل فوکو۲و دلالت های تربیتی آن در تربیت اخلاقی

سال انتشار: 1400
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 154

فایل این مقاله در 18 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

CONFEP01_0862

تاریخ نمایه سازی: 10 خرداد 1401

چکیده مقاله:

به اعتقاد بسیاری از صاحب نظران علوم انسانی و اجتماعی، مهم ترین معضل انسانی قرن حاضر شیوع مشکلات و ناهنجاریهای اخلاقی است که دامنگیر جوامع بشری شده است. در فلسفه مباحثی مانند متافیزیک مطرح می شود که در آن بحث از ماهیت انسان به میان می آید و انسانشناسی یکی از مهمترین دانشهای الهی و بشری است که در حوزهفلسفه معمولا۰ فیلسوفان بدان پرداخته اند. نقد و بررسی مبانی انسانشناختی میشل فوکو و دلالتهای تربیتی آن در تربیت اخلاقی موضوع اصلی این پژوهش میباشد. تحلیل انسانشناختی بر پایه پیشینه، تعریف، ضرورت و انواع آن صورت میپذیرد. مطلب قابل توجه اینکه به علت تنوع مکاتب فلسفی، انسانشناسی دارای انواع مختلفی است. که در این خصوص ابتدا مفروضات انسان شناسی میشل فوکو، درباره چیستی انسان، عقل و زبان، محصول گفتمان بودن او، چگونگی مسئولیت انسان، زمینی یا مابعدالطبیعی بودن انسان، طبیعت تاریخی انسان و ابعاد اجتماعی و سیاسی انسان و برخی دیگر از ابعاد وجودی وی مورد بررسی قرار گرفته است. وی عقل آدمی را از اریکه قدرت به زیر می آورد و به جای آن به زبان اهمیت ویژه ای می دهد که در مقاله مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. به طور کلی فوکو در صدد ایجاد دیدگاهی متفاوت با بقیه فیلسوفانی است که در خصوص تربیت اخلاقی انسان به بحث پرداخته اند، روش پژوهش در مقاله حاضر توصیفی- تحلیلی بوده است و در پایان ضمن اشاره به این مطلب که فوکو، نیل به انسان برتر را غایت اساسی نظام تربیتی اخلاقی می داند، که خود هدفی زمینی و فاقد رویکردهای معنوی به انسان و هدف والای زندگی اوست. از طرفی دیگر این گونه اهداف نمی تواند به عنوان اهداف یک نظام تربیتی اخلاقی معنوی و متعالی در نظر گرفته شود، بلکه غالبا به طور فردی قابل دستیابی است، به نظر فوکو عملا هیچ برنامه ریز یا مربی ای در یک نظام تربیتی قادر به فراتر رفتن از گفتمان زمانه و ارائه آنها به دانش آموزان نمی باشد، هرچند که دارای نقش زمینه ساز در این قلمرو باشد، اما این وظیفه صرفا نوعی فعالیت خود جوش از سوی فرد محسوب می شود. در مجموع می توان عدم توجه به اهداف معنوی زندگی انسان، نفی الگو در امر تربیت اخلاقی، تاکید بیش از حد فوکو بر جنبه های زبان شناختی، عدم تاکید وی بر اصول اخلاقی ثابت برای عمل اجتماعی، وجود تناقض میان اهداف و لوازم تربیتی، وجود ابهام و نسبی گرایی در بیان اهداف تربیت اخلاقی و عدم پذیرش دیگری به عنوان هدایتگر جریان تربیت اخلاقی را به عنوان مهم ترین انتقادهای وارده بر دیدگاه های فوکو درباره تربیت اخلاقی برشمرد.

نویسندگان

شهرام رنجدوست

استادیار گروه برنامه ریزی درسی و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرند

زینب جهانی

دانشجوی دوره دکتری رشته برنامه ریزی درسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرند