بررسی الگوی لباو و والتسکی بر داستان اصلی هفت پیکر نظامی
محل انتشار: پنجمین همایش بین المللی زبان و ادبیات فارسی
سال انتشار: 1400
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 131
فایل این مقاله در 18 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
ADABICONF05_091
تاریخ نمایه سازی: 25 اردیبهشت 1401
چکیده مقاله:
مکتب ساختارگرایی را می توان یکی از مهمترین جنبش های فکری در دوره معاصر دانست که از سال ۱۹۱۴ که شکل گیری ابتدایی این مکتب با آرای فرمالیست ها (صورتگرایان) روس صورت گرفت تا امروز با سرعت و قدرتی تمام به فعالیت و توسع خود ادامه می دهد. ساختارگرایی به بررسی بخش های تشکیل دهنده سخن می پردازد و ارتباط آنها را با هم بررسی می کند تا به شناخت ساخت کل یک اثر دست یابد. یکی از مهمترین عناصر ساختارگرایی، موضوع ساختار داستان و گفتمان روایی است، گفتمان روایی، یکی از زیرشاخه های ساختارگرایی است که به بررسی شیوه یک اثر داستانی و سازه های ساختاری روایی آن می پردازد. نظریه روایی لباو و والتسکی دارای الگویی است که در آن به مقدمه داستان، روند یا جهت گیری، گره و گره گشایی، ارزیابی، راه حل، درس اخلاق و پایانه پرداخته شده است. در این تحقیق به بررسی ساختار و گفتمان روایی در هفت پیکر نظامی گنجوی براساس الگوی لباو و والتسکی می پردازیم. روش این پژوهش توصیفی – تحلیلی است که با تکیه بر آراء و نظریات لباو و والتسکی سعی در تحلیل ساختار هفت پیکر نظامی گنجوی دارد. نتایج تحقیق نشان می دهد که الگوی لباو والتسکی در داستان اصلی هفت پیکر (داستان بهرام گور) در مقایسه با داستان های هفت گنبد نمایان تر است زیرا داستان های هفت گنبد ساختار و عناصر داستانی ضعیف تری دارند.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
خدیجه سلیمی
کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی