تحلیل کهن الگویی اعداد صفر و یک در شاهنامه فردوسی

سال انتشار: 1400
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 216

فایل این مقاله در 13 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

LLCSCONF10_094

تاریخ نمایه سازی: 10 اردیبهشت 1401

چکیده مقاله:

نقد کهن الگویی یکی از رویکردهای نوین و معاصر نقد ادبی است که دریچه های تازه ای را رو به تحلیل ساختار متن و شناخت درونمایه های متن گشوده است. این مکتب نقد ادبی که در قرن بیستم میلادی با مطالعات و تحقیقات جیمز فریزر در حوزه انسان شناسی اجتماعی و سپس کارل گوستاو یونگ در حوزه روانکاوی بنیادگذاری شد و با تلاش های دیگر اندیشمندان و منتقدان، گسترش یافت، بر آن است که بشر بر اساس الگوهای ثابت و تکرارشونده که یادگار روزگاران بسیار دور است، جهان را می بیند و می شناسد. این الگوهای ثابت و قدیم اندیشه، کهن الگو نام دارند. یکی از مباحث مهم در نقد کهن الگویی، بررسی نقش اعداد در ساماندهی دریافت بشر از هستی است. بر این اساس، اعداد در ذهن بشر، افزون بر دلالت های ریاضی وار، دلالت های رمزگونه نیز دارند که برگرفته از مفاهیم کهن الگویی است. در این پژوهش تلاش شده است با مبنا قرار دادن جلد یکم تصحیح جلال خالقی مطلق از شاهنامه فردوسی با روش توصیفی و تحلیلی و مطابق با نقد کهن الگویی، به جست و جوی کهن الگوهای عددی در این اثر پرداخته شود و بدین منظور دو عدد صفر و یک به نمایندگی از دیگر اعداد، برای بررسی انتخاب شده اند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که در شاهنامه فردوسی، برخی از اعداد، افزون بر کارکردهای ریاضی خویش، کارکردهای رمزی دارند و بر مفاهیمی ویژه دلالت می کنند که برای درک این مفاهیم، نیاز به بررسی و شناخت فرهنگ و اندیشه های کهن بشری در حوزه آیین ها و اساطیر است.

نویسندگان

حسین یزدانی احمدآبادی

دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه پیام نور، ایران، تهران

بهناز پیامنی

دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه پیام نور، ایران، تهران

سارا درویش

دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه پیام نور، ایران، تهران