سیاست خارجی ایالآت متحده آمریکا در حوزه خلیج فارس »از منظر تئوری سازه انگاری« بازه زمانی ۲۰۰۹ الی ۲۰۲۰

سال انتشار: 1400
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 91

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ISCV04_064

تاریخ نمایه سازی: 28 فروردین 1401

چکیده مقاله:

پژوهش حاضرسیاست خارجی ایالآت متحده آمریکا در دوره زمانی ۲۰۰۸ تا ۲۰۲۰ در حوزه خلیج فارسمورد بررسی قرار می دهد. در این پژوهش سعی شده از چارچوب نظری نهادگرایی نئولیبرال »نئولیبرالیسم«برای مباحث نظری این پژوهش استفاده گردد. به طور۵کلی جوهره اصلی نهادگرایان نئولیبرال این است که چگونه نهادها می توانند دولت های دارای منافع متعدد و متنوع راحت تاثیر قرار دهند. در پاسخ به این پرسش باید گفت: اصل پذیرش »عقلانیت« در رفتاردولت ها و اینکه دولت ها به طور۵ طبیعی مایل هستند تا از طریق همکاری به منافع شان دست یابند. البته به دلیل ساختار آنارشیک نظام بین الملل، این توافقات و همکاری ها به سختی صورت می پذیرد. لذا سازمان ها و نهادهای بین المللی به منظور تحقق و تسهیل این روند تاسیس می شوند. بر این اساس پژوهش حاضر در پی پاسخگویی به این سوال است که سیاست خارجی آمریکا در این دوران تحت تاثیر چه عواملی در خلیج فارس شکل گرفته است؟ فرضیه این پژوهش برآن استکهموضوع۵ مبارزه با تروریسم، مسئله هسته ای ایران و انرژی را می توان مهم ترین عوامل۵ جهت بخش به سیاست خارجی آمریکا در منطقه خلیج فارس دانست. به این ترتیب، استراتژی آمریکا در منطقه به کارگیری قدرت هوشمند در رویارویی با مسائل و مشکلات خلیج فارس بود. براساساین استراتژی، ماهیت تهدیدات بین المللی تغییر کرده و عمدتا امنیت بشری و تهدیدات مربوط به تروریسم و خطرات تسلیحات کشتارجمعی متمرکز شده است.

نویسندگان

ادریس بهشتی نیا

استادیار علوم سیاسی، واحد کرمانشاه، دانشگاه آزاد اسلامی، کرمانشاه، ایران.

محمدباقر عباسی

دانشجوی دکتری علوم سیاسی، واحد کرمانشاه، دانشگاه آزاد اسلامی، کرمانشاه، ایران.

سعید حسنی جلیلیان

دانش آموخته کارشناسی ارشد علوم سیاسی، واحد کرمانشاه، دانشگاه آزاد اسلامی، کرمانشاه، ایران.