تحلیل آرکیتایپی فضای عرفانی در آرامگاه های عارفان دوره ایلخانی (شیخ عبدالصمد نطنزی و شیخ صفیالدین اردبیلی)

سال انتشار: 1401
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 206

فایل این مقاله در 26 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_IAUZ-18-71_009

تاریخ نمایه سازی: 18 اسفند 1400

چکیده مقاله:

روانشناسی تحلیلی یونگ ابزار معرفی تازه­ای جهت فهم معانی و دریافت پیام­هایی نو از منابع هنری و ادبی به­شمارمی­رود. براساس این نظریه، کهن­الگوها(آرکی­تایپ)، بن­مایه­ها و تصاویر نمادینی هستند که در اساطیر و فرهنگ­ها، مفاهیمی مشترک و مشابهی را در ناخودآگاه بشر به­جای گذاشته­اند. در میان آثار معماری، آرامگاه­های عارفان دوره ایلخانی به عنوان فضاهایی عرفانی، یکی از بهترین زمینه­های ظهور این صور ازلی را دارا می­باشند. یکی از کهن­الگوهای مهم و محوری که در روانشناسی تحلیلی یونگ مطرح­است، کهن­الگوی رشد(فرآیند تفرد) می­باشد که درباره پرسش­های معنوی در مورد معنای زندگی و هدف هستی مطرح­می­شود. یونگ معتقد است که این کهن الگو را فقط می­توان با اسرار توصیف­ناپذیر «وحدت عرفانی» قیاس­کرد. براساس هدف پژوهش حاضر، که شناخت مفاهیم معنایی آرکی­تایپ می­باشد، ضمن بهره­گیری از روش محتوای کیفی از رویکردهای مطرح در ادراک نشانه­ها استفاده­شده­است. این تحقیق با مطالعه بر روی این لایه­های نشانه­ای سعی­دارد تا کیفیت و نحوه ارتباط میان تفکر عرفانی، کهن­الگوها و ساختار معماری فضاها را روشن­سازد. با این فرض که توجه به سیر از جهان دنیوی به جهان اخروی همواره در ادبیات و عرفان موردتوجه بوده­است، به­نظرمی­رسد این کهن­الگو در ساختار معماری آرامگاه­های موردنظر بازتاب یافته­باشد.

نویسندگان

الناز بهنود

استادیار گروه معماری، مرکز سردرود، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران.

لیدا بلیلان

دانشیار دانشکده هنر و معماری، گروه معماری، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران. نویسنده مسئول: lidabalilan@hotmail.com

داریوش ستارزاده

دانشیار دانشکده هنر و معماری، گروه شهرسازی، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران.