نظریه عالم کبیر و عالم صغیر در مکتب ابن عربی

سال انتشار: 1401
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 376

فایل این مقاله در 22 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_IAUZ-18-71_005

تاریخ نمایه سازی: 18 اسفند 1400

چکیده مقاله:

نظریه عالم کبیر و عالم صغیر یا تناظر انسان و عالم در جهان اسلام، در بیان اخوان­الصفا و تفکر اسماعیلی، غزالی، شیخ اشراق، افضل­الدین کاشانی، عطار و مولوی تبلور بیشتری یافت­هاست.این نظریه در مکتب ابن­عربی، اندیشه­ای اساسی و زمینه­ای است که با تمام مباحث جهان­شناسی و انسان شناسی این مکتب، پیوندداشته و درپی تبیین مقام انسان و جایگاه او در عالم است. تناظر انسان و عالم در مکتب ابن­عربی از دو رویکرد تناظر جزوی و تناظر کلی قابل­بررسی است. تناظر جزوی یکا­یک اعضای انسان را با تک­تک اجزای عالم، مقابل قرارمی­دهد، و بیشتر جنبه ذوقی و تمثیلی دارد. در طرح تناظر کلی عالم کبیر و عالم صغیر، این اندیشه را می­توان عین الربط مباحث این مکتب تلقی­کرد. براساس جهان­شناسی و انسان­شناسی ابن عربی، انسان و عالم، ظهورات اجمالی و تفصیلی حقیقت واحد هستند. تناظر کلی، متوجه ساحت نوعی و تکوینی انسان است و براین­اساس، انسان و عالم، هر دو بر صورت الهی بوده و از­این­جهت، نشانگر یک حقیقت­اند و هر سه با یکدیگر تطابق­دارند. در این نگاه، انسان، کون جامع؛ خلیفه الهی؛ روح؛ معنی؛ و غایت عالم است. انسان، مختصری از کل عالم بوده، و از­این­رو، به لحاظ صورت ظاهری، عالم صغیر؛ اما در معنی، عالم کبیر تلقی­می­شود.

نویسندگان

مهدی فرحناکی مقدم

دانشجوی دکتری عرفان اسلامی، پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی، ایران. نویسنده مسئول: farahnakimahdi@gmail.com

احسان قدرت اللهی

استادیار گروه ادیان و فلسفه، دانشکده ادبیات و زبان های خارجی، دانشگاه کاشان، ایران.

محمدرضا بلانیان

استادیار گروه معارف، دانشکده الهیات، دانشگاه یزد، ایران.