تطبیق و تحلیل نظریه رشد اخلاقی کولبرگ با آیات قرآن و روایات ائمه اطهار

بحث های اخلاقی از زمان پیدایش انسان وجود داشته است. مسائل اخلاقی همواره از اهمیت فوق العاده ای برخورداربوده اما اکنون در عصری زندگی می کنیم که انحطاط اخلاقی زیادی گریبانگیر جوامع شود و از سویی در اثر پیشرفتصنعت و فناوری و ارتباطات نزدیک ملت ها همه چیز در همه جا در دسترس همه کس قرار گرفته است؛ به همین دلیلمفاسد اخلاقی نیز بسیار گسترش پیدا کرد و مرزها را در هم شکسته و تا اقصی نقاط جهان پیش رفته تا آنجا که صدایبنیان گذاران مفاسد اخلاقی نیز در آمده است. بی اعتنایی به ارزش های اخلاقی و کمرنگ شدن آن در تربیت نسل جدیدنیز به چشم می خورد و یکی از مهمترین دلایل این معضلات، نپرداختن متفکران و اندیشمندان تعلیم و تربیت به مسائلارزشی و اخلاقی است. تاکنون مطالعات اندکی به نقد نظریه های روانشناسان غربی با رویکرد قرآنی پرداخته اند. از این روروانشناسان و محققان ما باید نظریه هایی مبتنی بر بنیاد دینی و فرهنگ اسلامی و قرآنی ایجاد کنند. مطالعه ی حاضر باهدف تطبیق و بررسی وجوه تمایز و تشابه نظریه رشد اخلاقی کولبرگ با رشد اخلاقی در اسلام و از منظر قرآن و روایاتو با بهره گیری از روش مرور سیستماتیک انجام شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که نظریه رشد اخلاقی کولبرگصرفا قضاوت اخلاقی و مناسبات اجتماعی زندگی در کشورهای غربی را مبنای نظریه خود قرار داده و به بنیان هایانگیزشی در اخلاق و ماهیت چند بعدی حوزه خلاق، نقش والدین و همچنین دو بعد مادی و معنوی انسان توجهینداشته است. اهمیت اخلاق و تربیت اخلاقی به اسلام و جامعه های اسلامی اختصاص ندارد. تجربه نشان داده است کهانسان، خواه به دینی آسمانی متدین باشد یا نباشد، هیچ گاه حتی در دوره مدرن و پسامدرن از تربیت اخلاقی بی نیاز نیست.

کلیدواژه ها:

نظریه رشد اخلاقی ، قضاوت اخلاقی ، کولبرگ ، قرآن ، مرور سیستماتیک