بررسی تطبیقی مدارس هنر خارج از ایران از منظر حوزه بندی آموزشی (نمونه موردی : مدرسه هنر منچستر، دانشکده طراحی دانشگاه ملبورن، مدرسه معماری د لوس آندس و دانشکده معماری دانشگاه کرسنت، دانشکده هنر دانشگاه برگن)

امروزه بخش قابل توجهی از وضعیت نامطلوب آموزش معماری به فضای آموزش معماری مربوط می شود. بنابراین هدف این پژوهش مقایسه تطبیقی ۵ مدرسه هنر خارجی از منظر فضای آموزش و حوزه بندی آموزشی است. در ابتدا به معرفی اجمالی مدارس پرداخته شده است و پلان ها براساس حوزه بندی های آموزشی، اداری، خدماتی، تجمع و گردهمایی و فضاهای مشترک تقسیم بندی شده اند. و فضاهای حوزه آموزش به آموزش تئوری، آموزش عملی، آموزش مشارکتی و آموزش غیر مستقیم تقسیم بندی و درصد هر حوزه محاسبه شده است. تا به ابعاد مختلف ایده-ها و راهکارهای مدارس هنر خارجی دست یابیم. برای دستیابی به هدف پژوهش، گردآوری اطلاعات به روش تحلیلی – توصیفی و مقایسه ایی با بهره گیری از ابزار کتابخانه ای انجام گرفته است. در نهایت توجه به فضاهای خالی در مدارس و تبدیل این فضا ها به محیطی مناسب و پاسخگو برای یادگیری مستقیم و غیر مستقیم، ایجاد تعاملات اجتماعی و ایجاد محیطی خلاق با امکان ارائه ایده ها و نظرات استفاده کنندگان در بین تمامی نمونه های بررسی شده قابل مشاهده است. همچنین در این نمونه ها تاکید بر آموزش عملی و مشارکتی به عنوان روشی کارآمد تر نسبت به آموزش تئوری، گویای اهمیت اینگونه فضاهاست.