بررسی نمادهای زنانه در هنر عامیانه با مطالعه نقش مایه های فرش قشقایی و قفقاز

سال انتشار: 1400
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 412

فایل این مقاله در 24 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

MATNPAGOOHI10_017

تاریخ نمایه سازی: 2 بهمن 1400

چکیده مقاله:

دست بافته ها از مهمترین آثار هنری هستند که محل تجلی ذوق و سلیقه انسان در ادوار مختلف تاریخی بوده اند. یکی از اصلی ترین جلوه گاه های هنر عامیانه دست بافته هایی نظیر فرش، گلیم، پارچه، گبه و غیره است که در فرهنگ های محلی مختلف بر حسب ساختارهای بومی شکل گرفته و عمدتا توسط زنان و دختران تولید شده است. عمده ی مراحل تولید یک فرش عشایری به دست زنان بافنده انجام می گردد. موتیفهایی هم که در این فرشها آورده می شود، جدا از دیده ها، تصورات، برداشتهای ذهنی بافنده نسبت به دنیای اطرافش و آنچه در وجود یک زن بافنده می گذرد، نیست. در این میان، نقوشی وجود دارند که با جستجو در اسطوره ها و معنای نمادین آنها و عقبه ی کاربردشان در ازمنه ی دور، می توان به آنها جنسیت زنانه با مردانه اطلاق کرد. البته این بدان معنا نیست که اگر بافنده ایی مرد باشد، تمامی موتیفها، جنسیتی مردانه خواهند گرفت، اما با نقبی به اسطوره ها و اعصار گذشته، ملاحظه می شود که دوران مادر سالاری اهمیتی به سزا در روند زندگی و شکل گیری آثار هنری داشته اند. در پژوهش تطبیقی حاضر که از نوع کیفی بوده و به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است، برخی از این موتیفها که نمادهای زنانگی را دارا هستند، شناسایی و در کنار یکدیگر قرار داده شده اند و وجوه تفاوت و شباهت های میان آنها در دو فرهنگ قشقایی و منطقه قفقاز مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه آماری این پژوهش، نقوش به کار رفته در فرش قشقایی با بافته های منطقه ی قفقاز به عنوان دو قومیتی که به لحاظ منشاء جغرافیایی و از منظر تاریخی به یکدیگر نزدیک بوده اند، در نظر گرفته شده است. به رغم اشتراکات نقش مایه های زنانه، فرش های قفقاز سمت و سویی طبیعت گرایانه دارد، اما در فرش های قشقایی تمایل به انتزاع و تجرید بیشتری دیده میشود.

کلیدواژه ها:

نویسندگان

مریم فارسی

کارشناسی ارشد فرش، دانشگاه هنر. تهران

بهنام زنگی

دکترای پژوهش هنر، دانشگاه تربیت مدرس. تهران