با نگاره ی گریز یوسف از زلیخا ی کمال الدین بهزاد

سال انتشار: 1400
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 476

فایل این مقاله در 15 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

NCHIW01_271

تاریخ نمایه سازی: 30 دی 1400

چکیده مقاله:

اتحاد عاقل و معقول یکی از مولفه های فلسفه اسلامی است که با مشائیان و از فرفریوس آغاز گردید. ملاصدرا فیلسوف قرن ۱۱ه.ق نظری راسخ بر این نظریه صادر کرده است. این چنین که ملاصدرا اتحاد عاقل و معقول را در مورد مطلق معلومات و اتحاد آنها با نفس میداند. در واقع یکی شدن عالم با آنچه بدان علم دارد و آنچه که بهزاد نقاش قرن ۹ ه.ق مکتب هرات در آثارش به کار برده است بی ارتباط با علوم مجردات، همچون عقول و نفوس نیست. در این پژوهش نگارهی یوسف و زلیخا بهزاد که یکی از شاخص ترین آثار وی می باشد بر اساس فلسفه اتحاد عاقل و معقول از منظر ملاصدرا بررسی شده است. این پژوهش به شیوه ی توصیفی تحلیلی انجام شده و هدف نشان دادن ارتباط بین نقاشی ایرانی و اتحاد عاقل و معقول ملاصدرا است و در پی پاسخ به این سوال است که چه رابطه ای بین فلسفه اتحاد عاقل و معقول ملاصدرا و نگاره یوسف و زلیخا اثر بهزاد وجود دارد؟ نتایج نشان میدهد که قبل از تایید این نظریه توسط ملاصدرا بهزاد در آثارش آن را مورد استفاده قرار می داده است. نگاره یوسف وزلیخای بهزاد به خوبی نمایانگر اتحاد عاقل و معقول همچون عالم و معلوم، خالق و مخلوق و حاس و محسوس و حاصل تفکرات و گرایشات فلسفی بهزاد است که از ذهن پویای او نشات گرفته و همسویی و همگامی او را با تفکر و گرایشات فلسفی رایج در زمان خود نشان می دهد..

کلیدواژه ها:

نویسندگان

زهرا فنایی

استادیار، گروه هنر، واحد نجف آباد، دانشگاه آزاد اسلامی، نجف آباد، ایران.

ریحانه خزائیلی

دانش آموخته رشته پژوهش هنر، گروه هنر، واحد نجف آباد، دانشگاه آزاد اسلامی، نجف آباد، ایران