تعیین نوع و تبیین کارکرد واسطه در داستان «جمشید و دختر گورنگ شاه زابلی» از گرشاسب نامه اسدی توسی

سال انتشار: 1400
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 447

فایل این مقاله در 9 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

MTCONF07_121

تاریخ نمایه سازی: 19 دی 1400

چکیده مقاله:

یکی از روشهای آموزش و بیان مطالب، روش داستان گویی است و ایرانیان از دیرباز مهارت ویژه ای در داستان گویی و داستانسرایی داشته اند. داستان های عاشقانه جولانگاهی وسیع برای بیان احساسات و عواطف و بروز راز و رمز عشق و دلدادگی است. یکیاز داستانهای عاشقانه ایرانی، داستان «جمشید و دختر گورنگ شاه زابلی» است که شاعر بزرگ حماسه سرا، اسدی توسی، در کتاب گرشاسب نامه گنجانده است. در این مقاله، واسطه های عشق در داستان مذکور مورد بررسی قرار گرفته است. مساله اصلی معرفیواسطه ها و تعداد و انواع آنهاست و اینکه هر کدام از آنها چه نقشی بر عهده دارد؟ هدف، تبیین نقش و کارکرد هر واسطه و بویژهتحلیل شخصیت دایه است. روش پژوهش اسنادی و تحلیل محتواست که با استفاده از آن بخشهای مرتبط با موضوع واسطه ها دراین داستان عاشقانه بررسی و تحلیل می شود.با دقت و ریزبینی در داستان این نتیجه حاصل شد که واسطه ها در این داستان گاه انسان و گاه غیر انسان هستند. واسطه هایانسانی، کنیزک و دایه اند و واسطه های غیر انسان کبوتران و تصویر جمشید. البته دایه نقش اساسی تری از دیگران دارد.

نویسندگان

مهدی ضیائی

دانشجوی دوره دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان

محمود براتی خوانساری

استاد رشته زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان