تاثیر روش یادگیری معکوس بر سطوح یادگیری درس فارسی دانش آموزان

هدف از این پژوهش تاثیر روش یادگیری معکوس بر سطوح یادگیری درس فارسی دانش آموزان بود.روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون وپس آزمون برای گروه کنترل بوده است. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان پایه ششم منطقه ۱۴ شهر تهران بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس یک مدرسه پسرانه به عنوان نمونه انتخاب شد و دو کلاس به طور تصادفی به عنوان گروه کنترل(۲۰نفر) و گروه آزمایش ۲۰)نفر) تعیین شدند.ابزار پژوهش آزمون محقق ساخته ای است که روایی آن توسط متخصصان علوم تربیتی و جمعی از دبیران این رشته به تایید رسید و ضریب پایایی آن بر اساس ضریب الفای کرانباخ ۸/۰ به دست آمد.به مدت هشت جلسه روش تدریس سنتی و معکوس اجرا شد و سپس پس آزمون از هر دو گروه گرفته شد. داده های پژوهش با استفاده از آمار توصیفی و آمار استباطی کواریانس تحلیل شد.نتایج به دست آمده حاکی از موثر بودن روش آموزش معکوس بر دستیابی به اهداف سطوح بالای یادگیری بلوم(تجزیه و تحلیل،ترکیب، ارزشیابی) بود اما این روش تاثیر چندانی در دستیابی به اهداف سطح پایین یادگیری (دانش،درک وفهم،کاربرد)نداشت .

کلیدواژه ها:

یادگیری معکوس ، درس فارسی ، سطوح یادگیری.