بررسی رابطه انعطاف پذیری شناختی و باورهای خودکارآمدی با انزوای اجتماعی و احساس خشم در زنان دارای همسر معتاد

هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه انعطاف پذیری شناختی و باورهای خودکارآمدی با انزوایاجتماعی و احساسخشم در زناندارای همسر معتاد بود. روش این پژوهش توصیفی- همبستگی، جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان دارای همسر معتاد کهدر سال ۱۳۹۹ به مراکز مشاوره شهر رشت مراجعه کردند، و نمونه مطالعه، ۱۴۰ نفر بودند که با استفاده از روش نمونه گیری-خوشه ای، انتخاب شدند. پرسشنامه های پژوهش عبارت بودند از انعطاف پذیری دنیس و وندروال ( ۲۰۱۰ )، خشم نواکو(۱۹۹۴)، خودکارآمدی شرر و مادوکس (۱۹۸۲) و احساس انزوای راسل و همکاران (۱۹۸۰). داده های به دست آمده با استفاده از رگرسیون چندمتغیره تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین انعطاف پذیری شناختی با احساس انزوا رابطه منفی معنادار، بینانعطاف پذیریشناختی با خشم رابطه منفی معنادار، بین خودکارآمدی با احساس انزوا رابطه منفی معنادار، و بین خودکارآمدیبا احساس خشم رابطه منفی معنادار وجود دارد. این مطالعه نشان داد که برخورداری از ویژگی های مقاوم سازی مانند انعطاف-پذیری و خودکارآمدی می تواند موجب کاهش فرایندهای مخرب روانشناختی مانند احساس انزوا و همچنین کاهش هیجان هایمنفی مانند خشم شود.

کلیدواژه ها:

انعطاف پذیری شناختی ، خودکارآمدی ، انزوای اجتماعی ، خشم ، زنان دارای همسر معتاد