واکاوی نقش تغییرات ارزشی خانواده در کاهش جمعیت در ایران؛ سیاست ها و راهکارها
محل انتشار: نخستین همایش ملی چالشها و راهکارهای تعالی نهاد خانواده در مذاهب اسلامی با محوریت آسیب های اجتماعی
سال انتشار: 1399
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 476
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
این مقاله در بخشهای موضوعی زیر دسته بندی شده است:
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
FNCEFIR01_147
تاریخ نمایه سازی: 12 آبان 1400
چکیده مقاله:
خانواده به عنوان اصیل ترین و کهن ترین نهاد همزاد بشر است که نقش برجسته ای در حیات سیاسی، اجتماعی،اقتصادی و فرهنگی هر جامعه ای دارد. این نهاد در طول تاریخ فراز و فرودهایی داشته است. جامعه ما پس از پیروزیانقلاب اسلامی، با توجه به زیربناهای عقیدتی، توجه ویژهای به آن شد. به گونه ای که به ویژه در دوران جنگ بهعنوان خانواده اسلامی و ایرانی، تراز انقلاب و الگوی سایر ملتها مطرح شد. اما پس از اتمام جنگ و بحث از آغازتهاجم و نانوی فرهنگی دشمن، این نهاد و جامعه ایران دچار تغییرات اساسی در عرصه ارزش ها شد. هر چند موضوع«کنترل جمعیت» در پایان دهه ۶۰ و ادامه آن تا تا پایان دهه ۹۰، در این تغییرات نقشی بی بدیل داشت اما، دوری خانواده اسلامی ایرانی از معارف ناب قرآنی و اهل بیت (ع) و تاثیرپذیری از فرهنگ غربی، در تغییرات ارزشی خانوادهایرانی نقش بسزایی داشته است. این پژوهش، با رویکرد تحلیلی انتقادی و بررسی اسنادی و کتابخانه ای سامان یافتهاست. هدف پژوهش، بررسی و تحلیل نقش تغییرات ارزشی خانواده در کاهش جمعیت در ایران و بیان سیاست ها وراهکارها برای افزایش باروری در جامعه اسلامی ایران است.یافته های پژوهش حاکی از این است که افزایش سن ازدواج، کاهش شدید باروری، کاهش ارزش فرزند وتلقی آن به عنوان هزینه زندگی، اشتغال بانوان، طلاق، افزایش تجرد و تجرد قطعی از جمله تغییرات ارزشی صورتگرفته در خانواده ایرانی است که بستر مناسبی را برای کاهش جمعیت در خانواده و جامعه ایران اسلامی فراهم آوردهاست. به نظر می رسد، برای افزایش باروری و جمعیت در جامعه ایران، اتخاذ سیاست هایی در دو عرصه اجتماعیفرهنگی و اقتصادی ضروری است. در عرصه اول، توانمندسازی خانواده، افزایش جمعیت، و ارتقای سطح بهداشت وسلامت و در عرصه دوم، توانمندسازی جوانان، ایجاد اشتغال و مقاومسازی اقتصاد و تاکید بر اقتصادمقاومتی ضروری است.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
محمد فولادی وندا
دانشیار گروه جامعه شناسی موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی