محمدعلی فیض پور - عضو هیات علمی گروه اقتصاد، دانشکده اقتصاد، مدیریت و حسابداری دانشگاه یزد
پرویز داودی - گروه اقتصاد، دانشکده اقتصاد و علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی
سعیده رادمنش - کارشناس ارشد برنامه ریزی سیستم های اقتصادی دانشگاه شهید بهشتی

اگرچه واژه های ظرفیت اسمی و ظرفیت بالفعل واژه هایی است که می توان بر اساس آنها وضعیت صنایع تولیدی هر کشور یا منطقه را توصیف نمود، اما در ادبیات اقتصادی اندازه بهینه از کلیدی ترین مفاهیمی است که تحت تاثیر رفتار بنگاه های فعال در هر صنعت قرار می گیرد. بر این اساس، مطالعات متعدد با استفاده از روش های گوناگون کوشیده اند تا اندازه بهینه را در صنایع، بخش ها و مناطق تخمین زنند و عوامل موثر بر آن را شناسایی نمایند. این مقاله نیز می کوشد با تعیین اندازه بهینه در صنایع تولیدی ایران عوامل موثر بر این اندازه را مورد ارزیابی قرار دهد. همسو با مطالعات پیشین، نتایج این پژوهش نشان می دهد که اندازه بهینه به شدت تحت تاثیر صنعتی است که بنگاه در آن فعالیت می نماید. افزون بر آن، میزان توسعه یافتگی محل استقرار بنگاه، بهره وری، سطوح تکنولوژی بالا و متوسط، حجم سرمایه گذاری و نرخ تمرکز بر اندازه بهینه تاثیری مثبت و معنی دار داشته، اما تاثیر مالکیت های تعاونی و خصوصی و نیز سودآوری بنگاه بر اندازه بهینه تاثیری منفی است. با وجود این، تاثیر رشد صنعت بر اندازه بهینه تاثیری دوگانه است. از این رو و از حیث سیاست گذاری، اندازه بهینه در هر صنعت متغیری پویاست و برخوردی پویا با چنین متغیری از هر حیث ضروری است. 

اندازه بهینه, کدهای چهاررقمی ISIC, صنایع تولیدی, ایران