تحلیل نمادهای عرفانی نور، رنگ و بازچرخانی آب در معماری اسلامی - ایرانی، الگویی برای اقامتگاه های بوم گردی ییلاقات شمال تهران
عنوان مقاله: تحلیل نمادهای عرفانی نور، رنگ و بازچرخانی آب در معماری اسلامی - ایرانی، الگویی برای اقامتگاه های بوم گردی ییلاقات شمال تهران
شناسه ملی مقاله: ENGGCONF06_108
منتشر شده در ششمین کنفرانس بین المللی تحقیقات بین رشته ای در عمران، معماری و مدیریت شهری قرن ۲۱ در سال 1400
شناسه ملی مقاله: ENGGCONF06_108
منتشر شده در ششمین کنفرانس بین المللی تحقیقات بین رشته ای در عمران، معماری و مدیریت شهری قرن ۲۱ در سال 1400
مشخصات نویسندگان مقاله:
محمدعلی طبرسا - استاد گروه معماری دانشگاه پیام نور مرکز تهران شرق
پانیذ اسدی - دانشجوی کارشناسی ارشد معماری، دانشگاه پیام نور مرکزتهران شرق
خلاصه مقاله:
محمدعلی طبرسا - استاد گروه معماری دانشگاه پیام نور مرکز تهران شرق
پانیذ اسدی - دانشجوی کارشناسی ارشد معماری، دانشگاه پیام نور مرکزتهران شرق
سرمنشاء و خاستگاه هنراسلامی مرتبط با جهان بینی اسلام و وحی است و ژرفترین معنای این جهانبینی که محور و اصل بنیادین آن محسوب میشود وحدانیت است. وحدانیت موضوع کثرت در وحدت و وحدت در کثرت را درهنر اسلامی با رنگ و نور رقم می زند. در این پژوهش که جمع آوری اطلاعات آن مبتنی بر مطالعات اسنادی، مرور متون، منابع و تجارب وتحلیل آنها بوده است بعد از بررسی نظرات حکمای اسلامی در خصوص رنگ و نور و نیز چگونگی و چرایی استفاده در معماری ایرانی و اسلامی دریافتیم که به نظرمی رسد هنرو معماری اسلامی سعی دارد تا احدیت خداوند را لابه لای رنگها، فرمها، انوار واصوات و به تعبیری معنا را درصورت متجلی سازد. اگرعرفان را به معنای شناخت ودریافت شهودی خدا واسماءوصفات او بدانیم، همه اسماءالهی به طورعام و برخی مانندمصور، خالق، بدیع، باریءوجمیل به طورخاص با هنر، زیبائی وآفرینندگی پیوند دارد. »رنگ« نمادین ترین تمثیل تجلی کثرت دروحدت است، زیرا ذات مجرد بیرنگ نورکه خود نماد کامل وحدت است، با رنگ تجسم می یابد ونوربدون تعین مادی، با رنگ تعین می یابد وعاملی برای ظهور ومحل رویت آن می شود. رنگ ها درهنر، جنبه کیمیائی داشته وهررنگ، دارای تمثیلی خاص ورابطه با یکی ازاحوالات درونی انسان است. درهنراسلامی، نورورنگ نموددیگری پیدا می کند، به عنوان مثال: رنگ سفید، نماد وجود مطلق وگواهی بروحدت درکثرت است که جامع رنگ هاست. رنگ سیاه، نماد اصل تعالی ودست نایافتنی است که با رنگ خانه کعبه تناسب دارد ومجمع رنگ هاوگستره پربسامد مفهوم هاست. معماری اسلامی به دنبال الهام از مفاهیم کلام الهی و روائی درتلاش است تا فضای روحانی واحدی را خلق کند که عالم ملکوت و ناسوت را به هم قرین سازد ونقوش، اشکال و رنگها نشانه بارزی برای القای معانی پنهان هستند و مخاطب ازطریق حضوردرفضای معماری به درک شهودی آن معانی نایل میشود. دغدغه اصلی این پژوهشکه به روش تحلیلی ارائه می گردد، چگونگی وکارکرد بازتاب وجود رنگ ها وترکیبات آنهادرهنر ومعماری ایرانی است. به نظرمی رسد هنرو معماری اسلامی سعی دارد تا احدیت خداوند را لابه لای رنگ ها، فرم ها، انوار واصوات و به تعبیری معنا را درصورت متجلی سازد. نور ، رنگ ، آب ، سه عنصر زیبایی شناسی معماری اسلامی اند. نور عمده ترین مشخصه معماری ایران است و نمادی از هدایت الهی است . رنگ در انقطاب نور حاصل می آید و آب تصویر طبیعت ، در معماری اسلامی است.بنابراین نمادهای نورونورپردازی ،دریچه های نور که از آسمان وارد فضاهای معماری ایرانی -اسلامی میشود وظلمترا بیرون می راند،رنگهای لاجورد آسمان سبز گیاه آبی ،ارغوانی،نیلی سپید که حضرت رسول (ص) بدان وسبزوفیروزه ای علاقمند بودند ،وبالاخره آب سمبل پاکی وتطهیرواشارتی بس تامل برانگیز برتلطیف فضادرسززمین گرو وخشک ایران زمین بواسطه باز چرخانی این گوهر کمیاب وگرانبها همگی در معماری اسلاممی ایرانی تبلور می یابند وروح تقدس رادرکالبد فضاهای مذهبی وحتی زندگی می دمند هرچند خاص دین اسلام نیست اما دربناهای اسلامی ایرانی به غایت تبلور میرسد.روش تحقیق کتابخانه ای -اسنادی وتحلیل منطقی بوده ونتیجه مهم آن اینکه در بکار گیری عرفانی واستعاره ای نمادهای مذکور هنرمندان ومعماران اسلامی ایرانی به غایت درهمگرایی واشارت به عرفان اسلامی وتمرکز برذات پاک حضرت باریتعالی توفیق داشته اند وتوانسته اند آثار هنری ،معماری بی همانند وماندگاری را خلق نمایند .این آثار آنچنان تاثیر گذاروماندگار بوده که حتی امروزه درقلمروهای حضور گذشته اسلام دراقصی نقاط دنیا درالگوی فضاهای عمومی وحتی اختصاصی تکثیر می گردد از اندوتزی تااسپانیا تااسیای صغیر وکشورهای حاشیه دریای خزر تا کشورهای عربی وبخشهائی امروزین ازاروپا وافریقا و.... در این مقاله سعی شده ابتدا عوامل تعیین کننده ی معماری پایدار در چهار حوزه (مردم، طبیعت، ساخت و الگو) بزاساس ساختاروفرم ونمایه های معماری بومی ایرانی اسلامی مشخص شود. سپس جایگاه این عوامل در رویکردهای نظری مختلف به معماری بومی تبیین و ساختار آن بررسی شود.تابتوان به اقامتگاه های بوم گردی ییلاقی شمال تهران همساز بااقلیم ومفرح ومعتدل وزیبا ،چشم نواز ودارای آسایش برای بوم گردان دست یافت برای تبیین موضوع، ابتدا ساختار مولد معماری که اساس تعاریف و رویکردها را شکل می دهد، طوربه کلی از زبان نظریه پردازان معماری بومی ایرانی اسلامی، ارائه شده و در ادامه مولدهای معماری بومی که از بطن تعاریف بیرون می آید، مشخص شده است تا پایه ی مدلهای متناسب با اقلیم سردزمستان ،گرم تابستان ،نور پردازی طبیعی ومصنوعی ،ترکیب چشم نواز رنگها وبازچرخانی آب برگرفته از معماری سنتی ایرانی اسلامی ،وفرم گنبدی پایدار دربرابر تنشهای لرزه ای ،تعدیل محیط درشب وروز وتهویه طبیعی محیط اقامتگاههای بوم گردی شمال شرق ،شمال وشمال غرب تهران را فراهم آورد.
کلمات کلیدی: نور، رنگ، معماری اسلامی -ایرانی، بازچرخانی آب،اقامتگاه های بوم گردی
صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1298975/