بررسی اثربخشی الگوی توسعه حرفه ای مداوم معلمان ریاضی مبتنی بر رویکرد تربیت مغز بر یادگیری و خودپنداره ریاضی دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم شهر اصفهان

این پژوهش به منظور بررسی اثربخشی الگوی توسعه حرفه ای مداوم معلمان ریاضی مبتنی بر رویکرد تربیت مغز، بر یادگیری و خودپنداره ریاضی دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم (سال تحصیلی ۹۹-۹۸) در شهر اصفهان انجام شد. نمونه مورد مطالعه شامل ۴۴  دانش آموز (دختر) بود که به صورت غیر تصادفی و نمونه در دسترس، از دو مدرسه دولتی ناحیه ۳ که مدیر، معاون و معلم ریاضی آن ها حاضر به همکاری با پژوهشگران بودند، انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش عبارتند از: بسته آموزشی توسعه حرفه ای مداوم معلمان ریاضی مبتنی بر رویکرد تربیت مغز، تهیه شده توسط شاهسونی و همکاران (۲۰۱۹) برای آموزش معلم گروه آزمایش، چک لیست محقق ساخته در درس ریاضی و پرسشنامه خودپنداره ریاضی ۷ گویه ای پهلوان صادق که پایایی چک لیست و پرسشنامه مذکور، با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ تعیین شد؛ این ضریب برای پرسشنامه خودپنداره ریاضی۸۷/۰ و برای چک لیست ریاضی ۷۱/۰ به دست آمد. در این پژوهش از طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه استفاده شد؛ ابتدا پیش آزمون بر روی آزمودنی ها اجرا شد و پس از آن در۲۴  جلسه ۹۰ دقیقه ای (یک ترم)گروه آزمایشی تحت آموزش معلمی قرار گرفتند که دوره توسعه حرفه ای مداوم معلمان مبتنی بر رویکرد تربیت مغز را گذرانده بود، درحالی که گروه گواه، تحت آموزش معلمی بود که دوره توسعه حرفه ای مداوم معلمان مبتنی بر رویکرد تربیت مغز را نگذرانده بود. پس از اتمام دوره، پس آزمون یادگیری ریاضی و خودپنداره ریاضی از کلیه دانش آموزان گرفته شد. برای تحلیل داده های آماری، از روش تحلیل کواریانس تک متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که این الگو باعث افزایش یادگیری وخودپنداره ریاضی دانش آموزان نسبت به پیش آزمون شده  و این تغییر از لحاظ آماری معنادار است.

کلیدواژه ها:

توسعه حرفه ای مداوم معلمان ، یادگیری ریاضی ، خودپنداره ریاضی ، رویکرد مبتنی بر تربیت مغز