انتخاب نوع مواد شیمیائی وبهینه سازی مصرف آنها در تصفیه خانه آب میاندوآب بمنظور دستیابی به کیفیت مطلوب آب، کاهش هزینه های مرتبط و افزایش کارائی تاسیسات

در عصر کنونی با توجه به ارتقاء شاخص های سلامتی و رفاه، تولید و عرضه محصولاتی که فاقد سه فاکتور بهداشتی بودن (Healthy)، ایمن بودن (Safety) و سازگار با محیط زیست (Environmental Friendly) باشد بنوعی نزد ساکنین کره زمین و بالاخص در کشورهای پیشرفته مردود می باشد. از سوی دیگر در عرصه رقابت های محلی و جهانی تلاش برای دستیابی به ارزش افزوده بیشتر بطریق بهبود و کارآمد نمودن فرآیندهای تولید، کاهش تلفات و غیره بعنوان یک اصل و مزیت بشمار می آید. و این هر دو در کشورهای پیشرفته که کارگزاری تولید و توزیع آب شرب به بخش خصوصی واگذار شده است از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد. اما در کشورهای در حال پیشرفت نظیر ایران و نیز ممالک جهان سوم عواملی چون ضعف استانداردها و شاخص ها، ضعف نظارت بر کیفیت، تولیت بالامنازعه دولت بر تاسیسات آبی، غیرواقعی بودن قیمت آب و اعمال یارانه های دولتی به بخش مصرف و نظایر رعایت اصول و فاکتورهای فوق بسیار ناچیز و گاها منتفی می باشد. و از اینرو دستیابی به عمر مفید طرح و کیفیت آب تامین شده غالبا به مشکل مواجه می گردد. تصفیه خانه های آب از آنجمله تاسیساتی هستند که فرایند تبدیل کیفیت نامطلوب به کیفیت مطلوب و مورد نیاز سلامتی مصرف کنندگان مطرح می باشد و در آنسوی قضیه در فرایند فوق الذکر تولید محصول منطبق با استاندارد نیازمند صرف هزینه های کلان برای تامین انرژی، تامین مواد شیمیائی، بهره داری فعال و غیر منقطع، تعمیر و نگهداری و غیره می باشد. فلذا بسیار پرواضح است که معادله ای چنین نابرابر و به دور از اصول فوق حاصلی جز استهلاک زود هنگام تاسیسات، کیفیت پایین آب خروجی، عدم توسعه دانش و مهارت بهره برداری نخواهد داشت مگر آنکه بستر لازم برای پیاده سازی اصل (SHE(Safety, Healthy, Environmenta و واقعی نمودن قیمت آب فراهم گردد. عدم توجه به موضوع "ارزیابی پروژه بعد از اجرا" (PPS (Past Project assessment بمنظور بهینه سازی (Optimizing) آن از دیگر وجوه تمایز مدیریت بهره برداری از پروژه های اجرا شده در کشورهای درحال پیشرفته با جهان پیشرفته می باشد. که خود می تواند ناشی از عدم وجود ظرفیت دانش و مهارت یا ضعف ارتباط با نهادهای علمی، ضعف منابع مالی و لجستیکی عامل بهره بردار و یا عدم اعتقاد یا اطلاع کارفرماها با این نوع ارزیابی های سودمند باشد. ولیکن بایستی اذعان نمود که تحقیق حاضر یکی از این نوع موضوعاتی بود که در راستای ارزیابی یک مولفه و فرایند خاص در تصفیه خانه زرینه رود، توسط شرکت آب منطقه ای آذربایجان شرقی تصویب، برنامه ریزی و بمرحله اجرا گذاشته شد. هر چند هدف غائی این طرح پژوهشی دستیابی به مناطب ترین ماده منعقد کننده و دز مطلوب آن در فرایند انعقاد و ته نشینی تصفیه خانه زرینه رود بوده است، لیکن با توجه به چند انضباطی بودن موضوع، دستیابی به دستاوردهای جنبی و گشودن ابهاماتی دیگر در رهگذر فعالیت های دفتری و میدانی این تحقیق محتمل بوده است. این تحقیق در اولین گام با بررسی سوابق مطالعاتی از کیفیت آب زرینه رود و آسیب شناسی حوضه آبریز و نیز بررسی مدارک فنی طرح تصفیه خانه حاضر مشخص نمود که اطلاعات بسیار اندک در خصوص مولفه های کیفی آب در حوضه آبریز، مخزن سد و آبگیر وجود دارد و طراحی تصفیه خانه با داده های بسیار محدود و غیرقابل اعتماد از این مولفه صورت گرفته است و ازطرف دیگر طرح ارائه شده در عین همگونی کلی با سیستم های متعارف از مغایرت های معنی داری نیز برخوردار بوده و همین امر منجر به بروز مشکلاتی در شرایط غیرنرمال می گردد، ضمنا طی مدت سپری شده در پروسه بهره برداری اقدامات دانش محور در جهت اعتلای فرایند بهره برداری کمتر بوده و الگوی حاکم تا حدود زیادی منطبق بر سیاه های تعیین شده توسط مشاورطراح بوده است، گو اینکه در طول این مدت امکان بهینه سازی اغلب فرایندهای وجود داشته است.