پیش بینی طلاق عاطفی براساس سبک های حل مساله، تعهد زناشویی و عاطفه مثبت و منفی در معلمان زن متاهل شهر صحنه

طلاق عاطفی مهمترین عامل از هم گسیختگی ساختار بنیادی ترین بخش جامعه یعنی خانواده است و شناخت عوامل موثر و متاثر از آن جزء اولویت ها بشمار می رود. بنابراین هدف پژوهش حاضر پیش بینی طلاق عاطفی براساس سبک های حل مساله، تعهد زناشویی و عاطفه مثبت و منفی است. روش پژوهش در این مطالعه، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه معلمان زن متاهل شهر صحنه در سال تحصیلی ۱۳۹۷-۱۳۹۸بود که مشغول به تدریس در مدارس بودند، از میان آن ها تعداد ۱۲۵ نفر به روش نمونه گیری در دسترس و هدفمند انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسشنامه های طلاق عاطفی گاتمن، سبک های حل مساله کسیدی و لانگ (۱۹۹۶)، تعهد زناشویی آدامز و جونز (۱۹۹۷) و عاطفه مثبت و منفی (PANAS) را تکمیل کردند.تجزیه و تحلیل داده ها به کمک نرم افزارSPSS ۲۲ صورت پذیرفت. نتایج حاصل از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه به روش گام به گام نشان داد که مولفه های عاطفه منفی و اعتماد در حل مساله بطور معنا داری بیشترین نقش را در پیش بینی طلاق عاطفی معلمان زن داشتند. در کل یافته ها نقش و اهمیت سبک های حل مساله، تعهد زناشویی و همچنین عاطفه را در پیش بینی طلاق عاطفی زوجین متذکر می سازد. مشاوران خانواده و زوج درمانگران می توانند با بررسی متغیرهای مذکور ضمن شناخت بهتر از پدیده ی طلاق عاطفی مداخلات موثری در این راستا داشته باشند.

کلیدواژه ها:

طلاق عاطفی ، سبک های حل مساله ، تعهد زناشویی ، عاطفه مثبت و منفی ، معلمان زن.