سمیرا رحمانی - دانشگاه پیام نور
نیلوفر میکائیلی - دانشگاه محقق اردبیلی
زهره وحیدی - دانشگاه محقق اردبیلی

هدف: هدف پژوهش تعیین میزان بهزیستی روان شناختی معلمان بر اساس هوش معنوی، سبک های مساله گشایی و کمال گرایی آن­ها بود. روش: روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری شامل تمامی معلمان شهرستان الشتر در مقطع دبیرستان به تعداد ۳۵۰ نفر در سال تحصیلی ۹۲- ۱۳۹۱بود که از میان ۵ دبیرستان دخترانه نور، ولایت فقیه، راضیه، آفرینش، سمیه و ۵ دبیرستان پسرانه امام (ره)، امیرکبیر، امام جعفرصادق (ع)، چمران و باهنر و از هر دبیرستان ۱۰ معلم و درمجموع تعداد ۱۰۰ نفر به صورت نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شد. داده ها از طریق پرسشنامه هوش معنوی کینگ (۲۰۰۸)، سبک های مساله گشایی کسیدی و لانگ (۱۹۹۶)، کمال گرایی تری-شورت (۱۹۹۵) و بهزیستی روان شناختی ریف (۱۹۹۸) جمع آوری شد. یافته ها: نتایج نشان داد متغیر های هوش معنوی (۰۹۱/۰ =β ، ۰۰۴/۰P<)، سبک های مساله گشایی مثبت (۳۶۱/ ۰=β ، ۰۰۱/۰P<) و کمال گرایی مثبت (۴۲۴/ ۰=β ، ۰۰۸/۰P<) رابطه مثبتی با بهزیستی روان شناختی دارند؛ اما سبک های مساله گشایی منفی (۰۰۷/۰- =β ، ۲۵۱/۰P<) و کمال گرایی منفی(۴۴۲/۰- =β ، ۲۴۳/۰P<) با بهزیستی روان شناختی رابطه ای ندارند؛ و در مجموع کمال گرایی منفی، کمال گرایی مثبت و سبک های مساله گشایی مثبت قادر به پیش بینی ۶/۳۳ درصد از تغییرات بهزیستی روان شناختی هستند. نتیجه گیری: از آن‎جا که هوش معنوی منجر به ارزشمند بودن فلسفه زندگی، انتخاب اهداف والا و حس موفقیت های بالقوه و سبک های مساله گشایی و کما لگرایی مثبت نیز منجر به اتخاذ معیارهای معقول و دست یافتنی برای عملکرد و سازگاری فرد با مسائل مختلف زندگی می شوند و رابطه مثبتی با بهزیستی روان شناختی دارند؛ بنابراین لازم است با ارتقا این متغیرها  بهزیستی روان شناختی افراد را افزایش داد. 

بهزیستی, روان شناختی, کمال گرایی, مساله گشایی, معلمان, هوش معنوی