اقتصاد هنر و بررسی اهمیت آن در کارآفرینی

در قرن بیستم، خطوط تولید کارخانه ها نیروی مهمی در رشد اقتصادی به شمار می آمدند. همین امر سیاستی را متداول کردکه در آن شهرها با بخشودگی مالیاتی بیشتر برای جابه جا کردن این صنایع با یکدیگر رقابت می کردند. صنایع آلاینده ای کهسود خالص قابل ملاحظه ای هم نداشت. ایجاد تعامل پویا در بخش های کلیدی جامعه یکی از مسئولیت های اصلی سیاستگزارنفرهنگی برای توسعه ی همه جانبه است و لذا رسیدگی به وضعیت اقتصادی فرهنگ و هنر و چگونگی اداره کردن آن نیز درزمره ی وظایف آنان به شمار می رود. سیستم های سیاسی و فرهنگی مختلف از هنر بهره می گیرند تا دنیای بهتری بسازند. ازاواخر قرن بیستم ما شاهد به کارگیری شیوه ها و نتایج کارآفرینی در حوزه ی فرهنگی و هنری از موضوعات عمده ی محافلعلمی هستیم. توسعه کارآفرینی در بخش هنر به عنوان یکی از راهکارهای اجرایی برای دستیابی به توسعه اقتصادی که نتیجهآن کاهش بیکاری در این بخش خواهد بود، منجر می شود. توسعه اقتصادی هنر عبارت است از رشد همراه با افزایش ظرفیت هاتولید اعم از ظرفیت ها فیزیکی، انسانی و اجتماعی. در مقاله حاضر ابتدا مفاهیم کارآفرینی و نقش آن در هنر، نقش آن درتوسعه اقتصادی و ایجاد اشتغال بررسی شده و سپس پیشنهاداتی در زمینه ارتقای فعالیت اقتصادی هنر ارائه می گردد. اینپژوهش به لحاظ ماهیت توصیفی- تحلیلی و به روش اسنادی و کتابخانه ای و جستجوی اینترنتی صورت گرفته است.

کلیدواژه ها:

هنر ، کارآفرینی ، توسعه اقتصادی