اعتماد و خیانت میان سازمانی در پرونده های قضایی

اعتماد یکی از واژگانی است که در روان شناسی وجامعه شناسی و بیشتر در ارتباط با روابط شخصی مورد بحث قرار می گیرد اما، ما دراین تحقیق قصد داریم نقش اعتماد را در قانون گذاری بویژه قوانین قضایی از جهت روابط میان سازمانی در ساختار قوه قضاییه بررسی کنیم یعنی اگرپرونده توسط ضابط دادگستری تنظیم می شود و به دادسرا، فرستاده می شود باید اصل را بر اعتماد گذاشت که براساس قوانین واخلاق تنظیم شده است و مقام قضایی هم براساس اعتماد دارد پس اگر در روابط بین سازمانی در ساختار قوه قضاییه در خصوص پرونده های قضایی تخلف و کوتاهی صور بگیرد اصل اعتماد میان سازمانی درباره آن موضوع مورد خدشه قرارگرفته و در واقع خیانت میان سازمانی رخ داده است. از آن جایی که اعتماد و خیانت بر گرفته ازرابطه شخصی افراد می باشد و تصور این مباحث در روابط میان سازمانی در آغاز امر کمی دشوار است. اما ازآن جایی که روابطی، میان سازمان ها در خصوص فعالیت آن ها ذوجوددارد چه بسا یک نهاد یا سازمانی از این ارتباطات برخلاف معیار رفتار کند که مرتکب خیانت سازمانی شده است. پس اعتماد و خیانت میان سازمانی در خصوص پرونده های قضایی قابل تصورمی باشد که ما دراین تحقیق براساس مواد قانونی مرتبط بهاین موضوع می پردازیم.

کلیدواژه ها:

قانون ، اعتماد ، خیانت ، قوه قضاییه