الهام حسینی - دانشجوی اقتصاد بین الملل، گروه اقتصاد، واحد الیگودرز، دانشگاه آزاد اسلامی ، الیگودرز، ایران.
یونس نادمی - استادیار گروه اقتصاد، دانشگاه آیت الله بروجردی، بروجرد، ایران
حمید آسایش - استادیار گروه اقتصاد، دانشگاه آیت الله بروجردی، بروجرد، ایران.
سید حسین سجادی فر - پژوهشگر اقتصاد آب و محیط زیست،شرکت آب و فاضلاب استان تهران، ایران.

نیل به رشد اقتصادی و ثبات قیمت­ها از طریق سیاست­های پولی، مالی و ارزی نیازمند هماهنگی است. هدف این مقاله بررسی رابطه متقابل بی­ثباتی­ این سیاست­ها در ایران در دوره ۱۳۹۶-۱۳۵۷ با استفاده از روش VAR می­باشد. بدین منظور بی­ثباتی متغیرهای درآمدهای مالیاتی و مخارج دولت، حجم نقدینگی، نرخ بهره و نرخ ارز حقیقی با استفاده از مدل EGARCH برآورد شد. سپس با استفاده از آزمون پاسخ به شوک­ها، اثرات متغیرها بر یکدیگر ارزیابی شد. نتایج آزمون پاسخ به شوک­ها نشان داد که در بلندمدت بی­ثباتی سیاست پولی (حجم نقدینگی) تاثیر مستقیم بر بی­ثباتی سیاست مالی دارد. همچنین بی­ثباتی سیاست مالی تاثیر منفی بر بی­ثباتی سیاست پولی (حجم نقدینگی) دارد ولی بر بی­ثباتی نرخ بهره تاثیرگذار نبوده است. بر اساس نتایج بی­ثباتی سیاست مالی (مخارج دولت) منجر به افزایش بی­ثباتی نرخ ارز حقیقی و بی­ثباتی سیاست پولی (حجم نقدینگی) نیز تاثیر منفی بر بی­ثباتی نرخ ارز حقیقی دارد. بنابراین ملاحظه می­شود سیاست­های مالی ناشی از مخارج دولت و سیاست­های پولی ناشی از حجم نقدینگی روی هم اثرگذار بوده و در بلندمدت نیز بر بی­ثباتی نرخ ارز حقیقی اثرات معناداری دارند.

بی ثباتی سیاست پولی, بی ثباتی سیاست مالی, بی ثباتی نرخ ارز حقیقی, EGARCH