مروری بر الگوهای فرهنگ سازمانی

مفهوم «فرهنگ سازمانی» باوجود اهمیت و نقش کاربری آن در سازمان ها، موضوعی است که در دهه هایاخیر وارد ادبیات مدیریت و رفتار سازمانی شده است. امروزه مدیران سازمان های بزرگ به این نتیجهرسیده اند که فرهنگ سازمانی به عنوان سرچشمه همه توانایی های سازمان محسوب می شود. بدیهی استکه با طراحی و تبیین وضع مطلوب و تعیین میزان شکاف بین وضع موجود و مطلوب می توان نسبت بهمدیریت فرهنگ سازمانی اقدام نمود. به دنبال نظریات و تحقیقات جدید در مدیریت، فرهنگ سازمانیدارای اهمیت روزافزونی شده و یکی از مباحث اصلی و کانونی مدیریت را تشکیل داده است اگرچه مطالعهتفاوت فرهنگی در بین گروه ها و جوامع، مس اله نسبی بودن فرهنگ را مطرح می کند. نسبی بودن فرهنگبه این نکته تاکید دارد که هیچ فرهنگی، ملاک مطلقی برای قضاوت کردن در مورد فرهنگ دیگر ازنظ ربد بودن و یا خوب بودن آن ندارد. با این حال هر فرهنگی می تواند و باید در مورد عملکرد خودش قضاوتکند چون اعضای آن هم عامل و هم شاهد آن هستند. باوجود اختلاف نظرهای مذکور، تقریبا بر سر یکموضوع توافق وجود دارد که مدیریت فرهنگ سازمانی » یکی از ضرورت های مدیریت در عصر کنونی و ازشرایط لازم برای موفقیت است. در این مقاله مجموع های از تاریخچه و سیر نظرات و رویکردهای پیرامونفرهنگ سازمانی موردتوجه قرارگرفته است و در قسمت نتیجه گیری به مشکلات کلی این رویکردها و لزوماتخاذ رویکردی مناسب با توجه به شرایط مختلف تاکید شده است.

کلیدواژه ها:

فرهنگ ، فرهنگ سازمانی ، الگوهای فرهنگ سازمانی ، مدل های فرهنگ سازمانی