داروینیسم ادبی (رویکرد فرگشتی به نقد ادبی)

سال انتشار: 1400
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 925

فایل این مقاله در 15 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

MATNPAGOOHI09_078

تاریخ نمایه سازی: 28 تیر 1400

چکیده مقاله:

نظریه «انتخاب طبیعی» داروین که در نیمه قرن نوزدهم، انقلابی کوپرنیکی در جهان علم ایجاد کرد، تنها در حوزه زیست شناسی یا علوم تجربی منحصر نماند و به علوم انسانی و اجتماعی نیز سرایت کرد. از این رهگذر دانشهای نوینی با رویکرد فرگشتی)تکاملی( ایجاد شد که هم به لحاظ روش شناختی و هم از نظر هستی شناختی مسیر دیگری را پیمودند؛ از جمله فلسفه فرگشتی، روانشناسی فرگشتی، جامعه شناسی فرگشتی و... علوم ادبی و به ویژه نقد ادبی نیز از این تاثیر و تاثر مصون نمانده است. ادیبان و منتقدان ادبی با برگرفتن رویکرد فرگشتی و نگاه داروینیستی به ادبیات، دستکم روششناسی نوینی را در رهیافت به متن ادبی پایه گذاری کردند. بنابراین، موضوع مورد بحث ما در این جستار، ذیل دو عنوان جای می گیرد:الف( نقد فرگشتی۲؛ در مفهوم استخدام تئوری های روانشناسی فرگشتی، زیست شناسی اجتماعی و نظایر آن برای تفسیر آثار ادبی.ب( داروینیسم ادبی؛۳ که مدعی است رفتارهای ادبی در طبیعت فرگشت یافته ۴ بشر ریشه دارد. البته گاه اصطالح «نقد فرگشتی» جایگزین «داروینیسم ادبی» شده، به جای آن به کار رفته است اما تعبیر اخیر، نسبتا جدیدتر است. به هر روی این دو عبارت به دو حوزه مفهومی زیست شناختی مجزا، اما مرتبط به هم، برای بحث درباره ادبیات اشاره دارد. هر طرفدار نقد فرگشتی، میتواند آن را در زمره انواع روشهای تفسیری جای دهد و در عرض تاویلهای روانکاوانه، شالوده شکنانه، مارکسیستی، فمینیستی و غیر متعارف محسوب دارد.ازآنجاکه این نوع نگاه به متن ادبی در زبان فارسی و محافل دانشگاهی ایرانی مهجور مانده است، در مقاله حاضر درصدد آن هستیم این شیوه نوین در مواجهه با متن و تاویل و تفسیر آثار ادبی را معرفی و تاریخچه ای از آن را همراه با زمینه های فلسفی ظهور این رویکرد توصیف و تبیین نماییم.

نویسندگان

حسن اکبری بیرق

دانشیار دانشگاه سمنان