بررسی تطبیقی ساختار روایی غزلیات عمربن ابی ربیعه و تغزل های فرخی سیستانی

سال انتشار: 1400
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 428

فایل این مقاله در 22 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

MATNPAGOOHI09_024

تاریخ نمایه سازی: 28 تیر 1400

چکیده مقاله:

روایت بستری مناسب برای گزارش ترتیب واقعی رویدادهاست. هر داستانی به عنوان یک شکل هنری دارای بخشها و عناصری است که پیکره آن را به وجود می آورد و از سایر انواع ادبی متمایز می سازد. در باب عناصر داستان تقسیم بندیهای متعددی وجود دارد که از جمله مهمترین آنها میتوان به موضوع، زاویه دید، پیرنگ، شخصیت پردازی، گفتگو، لحن، صحنه پردازی و فضاسازی اشاره کرد. در اصل روایت به ادبیات داستانی اختصاص ندارد و کاربرد روایت در شعر از دیرباز معمول بوده است. شعر روایی، شعری است که شاعر در آن به شیوه های گوناگون، ماجرایی را روایت میکند. غزل یکی از کهن ترین اغراض شعری در زبان عربی و فارسی است و خاستگاه آن شرایط اجتماعی و فرهنگی سرشار از احساسات و عواطف است. این غرض در گذر زمان دستخوش فراز و نشیب های فراوانی قرار گرفته است که از آن جمله، بیان روایت و داستان در آن است. غزل گاهی در مقدمه قصاید می آمده است و گاهی به طور مستقل در یک قصیده جداگانه سروده میشده است. عمر بن ابی ربیعه )۹۳-۲۳( شاعر اموی و غزل سرای بزرگ عرب، از نخستین شاعرانی بود که شعر خود راصرفا در خدمت غزل نهاد و در آن باب قصاید و قطعات مستقلی پدید آورد و همچنین در زبان فارسی فرخی سیستانی )۴۲۹-۳۷۰( شاعر بزرگ ایرانی است که وی علاوه بر تسلط بر شعر و ادب در موسیقی نیز مهارت داشته است. از آنجایی که بستر روایت در شعر دو شاعر دیده میشود، پژوهش حاضر بر آن است تا از رهگذر ادبیات مقایسه ای، ساختار و شگردهای روایی غزلیات عمر بن ابی ربیعه و مقدمه های غزلی فرخی سیستانی را مورد بررسی قرار دهد و مهمترین شگردهای روایی به کارگرفته شده نزد هر شاعر، بیان گردد.

نویسندگان

عبداله عرب یوسف آبادی

دانشجوی دکترای زبان و ادبیات فارسی دانشگاه سیستان و بلوچستان