روایت شناسی داستان گرداب براساس الگوی کنشی گریماس

سال انتشار: 1399
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 270

فایل این مقاله در 13 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

CELPA02_043

تاریخ نمایه سازی: 28 تیر 1400

چکیده مقاله:

روایت و ویژگیهای آن از جمله عناصری است که میتواند اثری را از دیگر اثرهای روایی متمایز کند روایت ها به خواننده کمک میکنند تا تجربه های آینده را در میان وقایع و رخدادها سر و سامان دهد . هر چند نمیتوان روایت را محدود به قصه و داستان کرد؛ اما میتوان برای آن جنبه های عام تری را نیز در نظر گرفت. روایت به طور خاص یک داستان است؛ داستانی که مجموعه ای از وقایع در دوره ای از زمان در آن شکل می گیرد؛ بنابراین، روایت چیزی است که داستان را بازگو کند یا به تصویر کشد، و این کار باید در بخشی از زمان صورت گیرد . داستانهای معاصر مانند دیگر انواع، قابل بررسی و ارزیابی است و در آن میتوان به بن مایه های یکسانی دست یافت؛ زیرا این داستانها نیز مانند سایر انواع روایی و داستانی از ساختار و ضوابط مشخص و نظام مند برخوردارند. داستانهای کوتاه یکی از آثار مورد توجه در زمینه ی روایت شناسی است و در این میان داستان کوتاه گرداب از مجموعه داستان سه قطره خون صادق هدایت است. در این پژوهش برآنیم که این داستان کوتاه را از منظر روایتشناسی و براساس نظریه گریماس مورد تحلیل و بررسی قرار دهیم. نتیجه ی این پژوهش، نشان خواهد داد داستان به رغم سادگی ظاهری از الگوی ساختاری و روایی کاملی برخوردار است و در قالب نظریه کنشی و معناشناسانه گریماس قابل بررسی و ارزیابی است .

نویسندگان

سیده زینب موسوی

دانش آموخته کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه لرستان