بررسی تاثیر استراتژی دانش بر ظرفیت های نوآوری مبتنی بر دانش مشتری

فضای بین المللی امروز ارزش زیادی برای دانش، نوآوری و توسعه محصول قائل است و با توجه به نقش دانش در ارتقاء جایگاه کشورها، توجه به امر نوآوری، تحقیق و توسعه محصول جدید امری غیر قابل اجتناب می باشد. دانش مشتریان به سازمانها کمک می کند که به طور پیوسته محصولات و خدمات خود را بهبود دهند و محصولات و خدمات جدیدی را خلق کنند. در بلندمدت، ارزش راهبردی از همکاری سازمان و مشتریان در زمینه بهبود محصولات و خدمات نوآورانه، ایجاد میگردد. هدف اصلی این پژوهش، بررسی تاثیر استراتژی دانش بر ظرفیت های نوآوری مبتنی بر دانش مشتری سازمان هاست. پژوهش حاضر یک پژوهش توصیفی و از نوع پیمایشی میباشد که در پی تبیین تاثیر استراتژی دانش بر ظرفیت نوآوری مبتنی بر دانش مشتری است. این پژوهش در برگیرنده دو متغیراصلی استراتژی دانش(چهار مولفه) و ظرفیت نوآوری مبتنی بر دانش مشتری (سه مولفه) است که مولفه ای استراتژی دانش شامل: استراتژی دانش اعمال نفوذ، استراتژی دانش توسعه، استراتژی دانش تخصیصی، استراتژی دانش کاووش است و مولفه ای ظرفیت نوآوری مبتنی بردانش مشتری شامل ظرفیت یکپارچه سازی، ظرفتی مدیریت داخلی و ظرفیت ساختاری است و در این پژوهش با توجه به وجود متغیرهای پنهان مدل ساختاری و تعداد بالای سوالات و حجم نمونه نامناسب برای بررسی تک تک سوالات به روش تحلیل عاملی تاییدی به شیوه کوواریانس محور، برای تایید مدل و پاسخ به فرضیات از مدل یابی معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزیی و با استفاده از نرم افزار SMARTPLS استفاده شده است. پژوهش پیش رو به این نتیجه دست یافت که:.۱ استراتژی دانش اعمال نفوذ بر ظرفیت ساختاری اثر مثبت و معنا دار دارد. .۲ استراتژی دانش توسعه بر ظرفیت یکپارچه سازی اثر مثبت و معنادار دارد..۳ استراتژی دانش کاووش بر ظرفیت نوآوری مبتنی بر دانش مشتری اثر مثبت و معنادار دارد. .۴ استراتژی دانش کاووش بر ظرفیت یکپارچه سازی اثر مثبت و معنادار دارد..۵ استراتژی دانش کاووش بر ظرفیت ساختاری اثر مثبت و معنادار دارد.

کلیدواژه ها:

نوآوری مبتنی بر دانش مشتری ، استراتژی دانش ، مدیریت دانش ، ظرفیت نوآوری مبتنی بر دانش مشتری