شهرشناسی و برنامه ریزی برای شهر با فلسفه ژیل دلوز

سال انتشار: 1399
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 473

فایل این مقاله در 20 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_SJIU-3-5_003

تاریخ نمایه سازی: 25 تیر 1400

چکیده مقاله:

فلسفه ژیل دلوز، فلسفه ای فضامند و معطوف به شیوه های چینش عناصر انسانی و غیر- انسانی در قالباژانسمان های ناهمگن و چندگانه است. دغدغه اصلی این فلسفه، شدن های متعلق به جغرافیاست؛ شدن هایی کهبیش از یک سرهم بندی (اسمبلج) ساده هستند و از توان به هستی درآوردن فعال عاملیت خاص خودشان برخوردارندکه بدان «اژانسمان» گفته می شود. آنچه یک اسمبلج را به یک اژانسمان تبدیل می کند، روابطی است که میان عناصر وجود دارد. از این رو، آنچه در این فلسفه اهمیت دارد روابط میان عنا صر و نه سر شت خود عنا صر ا ست. این مقاله،تلاش می کند توضیح دهد چگونه چنین فلسفه ای می تواند به عنوان چارچوبی تحلیلی و انتقادی به ما در درکشیوه هایی که واقعیت های موجود در شهریت و برنامه ریزی شهری به هستی درآمده و در طی زمان دچار تحولمی شوند کمک کند. در این میان، توجه شهرشناسان روی شدن های برساختی و فرایندهایی که از طریق آنهاواقعیت های شهری به هستی درمی آیند، و دغدغه برنامه ریزان شهری برای کمک به تولید فضاهای چندگانه،توانمندساز، باز، خلاق، دموکراتیک و فراگیرنده، مهم ترین درس هایی بوده که از فلسفه دلوز آموخته شده است.

نویسندگان

محمود شورچه

دکترای جغرافیای شهری، پژوهشگر شهر و برنامه ریزی، تهران، ایران