بازخوانی آثار نقاشان سقاخانه از منظر آشنازدایی شکلوفسکی (منتخب آثار اویسی، قندریز و تبریزی)

سال انتشار: 1399
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 231

فایل این مقاله در 14 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_PYKR-9-22_006

تاریخ نمایه سازی: 19 تیر 1400

چکیده مقاله:

بیان مسئله: سقاخانه از مهم‎ ترین جنبش های هنری دهه ۴۰ ه.ش، در ایران است که با رویکردی سنت گرا و در عین حال نوجویانه، متناسب با زمانه شکل گرفت. هنرمندان منتسب به این جنبش ضمن ارج نهادن به عناصر تصویری کهن، آثاری پدید آوردند که ضمن وابستگی به گذشته، اما متفاوت از آن باشد. آنچه که نظر این گروه را تا حدی به دیدگاه آشنازدایی شکلوفسکی نزدیک می کند، ارجح دانستن گذشته است، شکلوفسکی معتقدست زندگی روزمره برپایه عادت است و همین عادت هاست که باعث می شود اطرافمان را نبینیم. ضرورت تغییر نگرش نیز ازهمین جا احساس می شود که یکی از راهکارهای آن، آشنایی زداییست. با توجه به آنچه گفته شد، مسئله این است که نظریه آشنازدایی شکلوفسکی تا چه حد قابلیت شرح و بسط در آثار نقاشان سقاخانه است و تاثیر هنرمندان این جنبش بر نقاشی ایران چگونه تداوم یافت؟ هدف: هدف این پژوهش بررسی تفکر و آراء شکلوفسکی و تطبیق آن با رویکرد هنرمندان سقاخانه است. روش پژوهش: جهت دستیابی به نتیجه مطلوب از روش تاریخی-همبستگی استفاده شده است. جمع آوری اطلاعات این پژوهش از طریق خوانش تصویر و مشاهده آثار موجود در کتابخانه ها و پایگاه های اطلاعاتی بوده است. یافته ها: در این پژوهش مشخص شد آثار جنبش هنری سقاخانه را می توان درچارچوب نظریه آشنازدایی شکلوفسکی دانست. مکتب سقاخانه گرچه با پایان کار هنرمندان گروه متوقف شد، لیکن تجربه آنان تاثیر ماندگاری بر نقاشی معاصر ایران گذاشت و در دهه های بعدی این تفکر به شیوه های مختلف دنبال شد.

نویسندگان

عاطفه گروسی

دانشجوی کارشناسی ارشد نقاشی، دانشکده هنرهای تجسمی، پردیس هنرهای زیبا، دانشگاه تهران، تهران، ایران

اصغر کفشچیان مقدم

دانشیار گروه نقاشی، دانشکده هنرهای تجسمی، پردیس هنرهای زیبا، دانشگاه تهران، تهران، ایران