جایگاه تفکر انتقادی نزد فیلسوفان انتقادی مکتب فرانکفورت
سال انتشار: 1400
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 551
فایل این مقاله در 13 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
EPSCONF09_066
تاریخ نمایه سازی: 15 تیر 1400
چکیده مقاله:
نظریه انتقادی در قرن بیستم به منظور تحلیل و تفسیر رابطه انسان و طبیعت و نیز انسان و انسان و مقابله با سلطه علم و تکنولوژی بر انسان معاصر و از خود بیگانگی و شیءشدگی او شکل گرفت. در واقع نظریه انتقادی جنبشی فکری-فلسفی است که به نقد کردن در مورد جامعه و فرهنگ در سرتاسر علوم اجتماعی و انسانی میپردازد. این نظریه از سوی اندیشمندان و مفسران مکتب فرانکفورت ارائه شد و تاثیر زیادی بر اندیشه سیاسی، جامعه شناسی و نگرش فرهنگی قرن بیستم بر جای گذاشت. این نظریه در سال ۱۹۳۰ در آلمان ارائه شد. این نظریه برگرفته از عقاید مارکس است و بر نظریه هایسنتی به دلیل عدم توجه به ساختارهای فراگیرتر اجتماعی که دانش از آنان تاثیر میگیرد و بر آنها تاثیر میگذارد انتقاد میکند و در واقع یک رویکرد جدیدی از رابطه انسان با دنیای اطراف خود از جمله طبیعت، ارائه میدهد.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
الهام ادیب
دانشجوی ارشد مدیریت آموزشی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان، تبریز
بهبود یاری قلی
دانشیار مدیریت آموزشی، گروه علومتربیتی، دانشکده علومتربیتی و روانشناسی، دانشگاه شهید مدنی آذربایجان، تبریز
سعیده بهی پور
دانشجوی ارشد مدیریت آموزشی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان، تبریز