بررسی کارکردهای حقوق اقتصادی در توسعه انسان محور

انسان هنگامی که از آسمان به خاطر زمین هبوط یافت، اینک زمین را در آستانه تخریب قرار داده است. انسان گرائی دورانرنسانس، انسانی را متولد ساخت که دیگر به یک نظم الهی یا سلسله مراتب مقدس، محدود و مقید نبوده و برای حق خویش درویران ساختن طبیعت حد و مرزی نمی شناسد. این انسان نه تنها مصصم است، طبیعت را به سیطره خود در آورد، بلکه انسان هایدیگر را نیز مسخر خویش سازد اما با شناسائی حقوق اقتصادی به عنوان عناصر بنیادی در رفع نیازهای مادی و دستیابی به فرصتهای برابر جهت بروز توانایی ها و استحقاق های فردی، این حقوق را می توان جزو حقوق بنیادین بشری و جهان شمول تلقی کرد.چنانچه یکی از اصلی ترین کارکردهای حقوق، هدایت رفتار انسان ها در جهت تعالی و رفاه اجتماعی جامعه باشد، تبیین این قواعدحقوقی و مقررات گذاری ها باید با بهره گیری از ابزارهای علم اقتصاد و الگوی رفتار انسان معقول به عنوان مبنای تحلیل رفتار درمقابل قواعد حقوقی صورت پذیرد. با در نظر گرفتن کارائی به عنوان عنصر اصلی تحلیل اقتصادی، شناسائی و تضمین انواع حقوقمالکیت میسر و درونی کردن هزینه های اجتماعی در راستای تولید ثروت، نه افزایش ثروت، امکان پذیر می گردد.جلوگیری از سواری مجانی و تراژدی مشترکات عمومی همراه با تخصیص بهینه و کارآمد منابع از جمله نتایج هدایت رفتار انسانها است که در نهایت منجر به توسعه ای در خدمت انسان، نه انسان در خدمت توسعه می گردد.ضمانت اجراهای کارآمد این قواعد، ابزاری برای ایجاد نهادی دارای ساختاری با ثبات و مقید نمودن افراد به انجام یک بازیهمکارانه خواه به دلیل بازدارنده بودن، خواه انگیزه های درونی و بر دوستانه می باشد.

کلیدواژه ها:

حقوق اقتصادی ، نگرش علمی ، درونی کردن هزینه های اجتماعی ، حق توسعه ، تضمین حقوق بنیادین