فاطمه عرفانی - دانشجوی کارشناسی ارشد پژوهش هنر دانشگاه هنر اسلامی تبریز، تبریز، ایران
حمیده حرمتی - استادیار دانشگاه هنر اسلامی تبریز، تبریز، ایران

اسطوره را میتوان یکی از مهم ترین منابع شکل گیری هسته اولیه نمایشنامه های بهرام بیضایی دانست. اسطوره هایی که از طریق متن اوستا و متون زردشتی و شاهنامه راه خود را به سمت آثار این نویسنده گشوده اند و طی سالیان منبع الهامی برای او بوده اند. بهرام بیضایی نویسنده ای است که با بهره گیری از شخصیت های اساطیری برداشتی شخصی از اسطوره های ایرانی ارائه میدهد. شخصیت های اساطیری ضحاک و آرش کمانگیر دو کاراکتر از سه کاراکتر اصلی نمایشنامه سه بر خوانی را تشکیل میدهند که با تعریفی متفاوت در نمایشنامه مذکور حضور دارند. هدف از مطالعه حاضر که با روش توصیفی- تحلیلی ارائه شده است پاسخگویی به این پرسش ها است که اولا تعریف اساطیر کهن ایرانی از این شخصیت ها چیست و دوما بهرام بیضایی در مقابل این تعریف چه تعریف دیگری ارائه میدهد؟ و روایت اسطوره و روایت بهرام بیضایی از هر یک ازین شخصیت ها چه تفاوتی با هم دارند؟ و در آخر این نتیجه حاصل گشته که شخصیت های اساطیری جایگاه کلیدی در تفکر بهرام بیضایی دارند و وی در اثر خود به باز آفرینی و بازنویسی اساطیر پرداخته است.

ضحاک، آرش کمانگیر، اسطوره، ادبیات، بهرام بیضایی