توانایی مدیریت و حق الزحمه حسابرسی

مدیریت،فرایند به کارگیری موثر منابع انسانی و امکانات مادی برای تحقق اهداف سازمانی است. تحقق این فرایند به وسیله ی انجام وظایف اساسی مدیران،یعنی برنامه ریزی،سازماندهی،هدایت و رهبری و کنترل و با توجه به نظام ارزشی حاکم بر سازمان امکان می یابد.مدیران کارا،توانایی استفاده بهتراز منابع موجود را در فرایند تحقق اهداف سازمانی دارند. به عبارت دیگر، مدیر کارا کسی است که بتواند با استفاده از حداقل امکانات ، حداکثر بهره، را به سازمان برساند. هدف اصلی حسابداری کمک به سرمایه گذاران در اتخاذ تصمیمات مناسب اقتصادی است. در واقع جدایی مدیریت از مالکیت یک واحد تجاری باعث می شود تا سرمایه گذاران نتوانند آن طور که باید و شاید به اطلاعات داخل شرکت دسترسی داشته باشند ؟این امر باعث به وجود آمدن یک واحد گزارشگری مالی در واحدهای اقتصادی شده است ؟در عین حال وجود تضاد منافع بین مدیران و مالکان در بسیاری از مواقع باعث می شود تا مدیریت از اختیارات خود جهت ارائه اطلاعات مالی دستکاری شده استفاده کند ؟این امر باعث به وجود آمدن حسابرسی شد ؟در واقع حسابرسی از طریق بررسی حرفه ای گزارشات مالی تهیه شده توسط مدیریت اطمینان بخشی لازم را جهت استفاده از گزارشات مالی در اختیار مدیریت قرار می دهد؟ در عین حال حسابرسی نیز در طی عمر نه چندان طولانی خود با چالش های فراوانی رو به رو بوده است ؟یکی از مهم ترین این چالش ها حفظ استقلال حسابرس است ؟از طرفی حسابرسی حق الزحمه ی خود را از صاحبکار دریافت می کند و از طرف دیگر باید در مورد کار او اظهار نظر کند ؟این امر باعث شده تا همواره استقلال و همچنین حق الزحمه ی حسابرسی همواره یکی از موضوعات مورد بحث درپژوهش های مالی باشد ؟علاوه بر حق الزحمه ی حسابرسی در بسیاری از مواقع به روابط غیرحسابرسی موجود بین حسابرس و صاحبکار باعث می شود تا استقلال صاحبکار تحت تاثیر قرار گیرد.

کلیدواژه ها:

توانایی مدیریت ، حق الزحمه حسابرس