CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

کانت، تراکتاتوس ویتگنشتاین و سوژه متافیزیکی

عنوان مقاله: کانت، تراکتاتوس ویتگنشتاین و سوژه متافیزیکی
شناسه ملی مقاله: JR_HASPH-0-16_004
منتشر شده در در سال 1388
مشخصات نویسندگان مقاله:

سروش دباغ - استادیار موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران
میثم سفیدخوش - دانشجوی دکتری فلسفه غرب دانشگاه شهید بهشتی

خلاصه مقاله:
کانت ضمن نقد رویکرد رئالیستی متافیزیک سنتی، که مطابق آن فاعل شناسا و فاعل اخلاقی جوهر قلمداد می­شوند، مفهوم سوژه متافیزیکی را جایگزین این جوهر می سازد. سوژه متافیزیکی به دلیل سوژه بودنش می تواند توجیه گر بستر کلی شناخت و قانون اخلاقی باشد، بی آنکه نیازی باشد تا خود، موضوع هر گونه علم و اثباتی قرار گیرد. ویتگنشتاین متقدم به خوبی واقف به کاربرد چنین سوژه ای برای یک نظریه دلالت شناختی است و لذا در تراکتاتوس صریحا از آن یاری می گیرد، به طوری که به نظر می رسد سوژه متافیزیکی نزد وی طنین کانتی دارد. با این حال، تفاوت آشکار رویکرد ایده آلیستی کانت به سوژه متافیزیکی با رویکرد غیر ایده آلیستی ویتگنشتاین موجب شده تا ویتگنشتاین از آن استفاده ای حداقلی کند، ولی همین حد از استفاده هم موجب ظهور ناسازه ای در نظریه تراکتاتوس شده است که شاید بتوان آن را از دلایل شکست پروژه تراکتاتوس دانست. این مقاله در راستای تبیین و نشان دادن این ناسازگاری گام برمی دارد. بدین منظور، بخش نخست مقاله به تبیین جایگاه سوژه متافیزیکی نزد ویتگنشتاین اختصاص دارد و بخش دوم، با تمرکز بر دامنه سوژه متافیزیکی در فلسفه کانت، رویکرد ایده آلیستی وی را بدان تبیین می کند. در آخرین بخش به مقایسه کاربرد این سوژه نزد کانت و ویتگنشتاین پرداخته و می کوشد تا مدعای مذکور را موجه کند.

کلمات کلیدی:
سوژه متافیزیکی, نظریه تصویری معناداری, هم ریختی, ایده آلیسم استعلایی, عقل محض, اندیشه

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1225524/