رابطه کارکردهای اجرایی با اختلال وسواسی اجباری در زنان خانه دار

سال انتشار: 1399
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 653

متن کامل این مقاله منتشر نشده است و فقط به صورت چکیده یا چکیده مبسوط در پایگاه موجود می باشد.
توضیح: معمولا کلیه مقالاتی که کمتر از ۵ صفحه باشند در پایگاه سیویلیکا اصل مقاله (فول تکست) محسوب نمی شوند و فقط کاربران عضو بدون کسر اعتبار می توانند فایل آنها را دریافت نمایند.

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

FPAICONG02_057

تاریخ نمایه سازی: 10 خرداد 1400

چکیده مقاله:

زمینه و هدف: اختلال وسواسی اجباری به عنوان یکی از اختلال های روان شناختی آسیب زا، به وسیله افکار تکرار شونده، مقاوم و رفتارهای تکراری همراه با اضطراب شناخته می شود. عموم افراد مبتلا، دارای هر دو علائم فکری وعملی هستند. افکار و اعمال تکراری حاصل از اختلال وسواس فکری عملی، اموری لذت بخش و ارادی نیستند. این افکار به شکل غیر ارادی بروز کرده و معمولا در افراد ایجاد نگرانی و اضطراب می کند. هدف اصلی تحقیق حاضر، بررسی رابطه مولفه های کارکردهای اجرایی (تغییر جهت، بازداری پاسخ و کنترل هیجانی) بااختلال وسواسی جبری در زنان خانه دار است. روش پژوهش: پژوهش حاضر یک تحقیق کاربردی از نوع توصیفی همبستگی می باشد. جامعه آماری این مطالعه شامل کلیه زنان خانه دار شهرستان سبزوار در پاییز ۱۳۹۹ بود. از میان زنان خانه دار که آمار دقیقی از تعداد آن ها در دسترس نبود و براساس معیارهای ورود و خروجی تعداد ۳۶۵ نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل دو پرسشنامه وسواسی اجباری فوا Foa و کارکردهای اجرایی بریف بزرگسالان Brief-A بوده که اعتبار (پایایی) هرکدام به ترتیب و براساس ضریب آلفای کرونباخ ۰/۹۳، ۰/۹۴ گزارش شد. ملاک های ورود به پژوهش حاضر شامل: تمایل به شرکت در پژوهش، داشتن مدرک تحصیلی حداقل سیکل و سن کمتر از ۶۰ سال و ملاک های خروج شامل: عدم همکاری و یا بی انگیزگی، بی سواد بودن و سن بالای ۶۰ سال می باشد. یافته هاک نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بین کارکردهای اجرایی با اختلال وسواسی، اجباری رابطه مثبت معنادار وجود دارد. به این معنی که هرچه نمره آزمودنی در مولفه تغییر جهت بیشتر باشد (نمره بالا نشان دهنده وجود نقص در مولفه است) میزان و شدت اختلال وسواسی اجباری نیز بیشتر خواهد بود. همچنین برای دو مولفه بارداری و کنترل هیجانی نیز همین نتیجه به دست آمد. علاوه بر این، نتایج نشان داد که مولفه بارداری پاسخ بیشترین سهم را در پیش بینی اختلال وسواسی اجباری در بردارد و مولفه های تغییر جهت و کنترل هیجانی با اثری کمتر قادر به پیش بینی اختلال وسواسی جبری خواهند بود. نتیجه گیری: بنابراین با توجه نتایج پژوهش حاضر نقص در مولفه های کارکردهای اجرایی می تواند پیش بین قوی تر و دقیقی تری در میزان و شدت اختلال وسواسی اجباری داشته باشد. لذا، توجه به این نتیجه در طرح های روان درمانی و مداخله های تخصصی می توان موثر واقع شود.

کلیدواژه ها:

نویسندگان

بهزاد ماله میر

کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی

صفورا کیوانلو

کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی

سمیرا قدیمی

کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی

زهرا زواره ای

کارشناسی روانشناسی عمومی

محمد محمودی

کارشنای روانشناسی عمومی