اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی بر کیفیت زندگی مادران دانش آموزان با اختلال طیف درخودماندگی

سال انتشار: 1399
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 211

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

IEPACONF06_073

تاریخ نمایه سازی: 22 اردیبهشت 1400

چکیده مقاله:

اختلال طیف اتیسم، اختلالی عصب - تحولی است که درآن نشانه هایی ازجمله نقت درارتبط و تعاملات اجتماعی و علایق و رفتارهای کلیشه ای به چشم می خورد. پژوهش حاضرباهدف تعیین اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی بر کیفیت زندگی مادران کودکان با اختلالطیف درخودماندگی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه مادران کودکان با اختلال طیفدرخودماندگی مراکز توانبخشی، درمانی و آموزشی شهر تهران در سال ۱۳۹۸ بودند. دراین پژوهش برای انتخاب نمونه از بین جامعه هدف ۳۰ مادر با استفاده از نمونه گیریدردسترس به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش (۱۵ نفر) و کنترل(۱۵ نفر) به شیوه تصادفی گمارش شدند. درابتدا برا ی ارزیابی کیفیت زندگی از پرسشنامهکیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت (۱۹۹۶) استفاده شد. پس از آن گروه آزمایش در۱۲ جلسه ۹۰ دقیقه ای در در طول ۱ ماه مداخله رفتاردرمانی دیالکتیکی را دریافت کردند درحالی که گروه کنترل چنین مداخله ای را در زمینه رفتاردرمانی دیالکتیکی دریافت نکردند. درخاتمه جلسات رفتاردرمانی دیالکتیکی هردوگروه مجدا مورد ارزیابی قرار گرفتند. تحلیلیافته ها با استفاده از تحلیل کوواریانس انجام گرفت. یافته ها این پژوهش نشان داد کهرفتاردرمانی دیالکتیکی موثر بوده است و موجب بهبود کیفیت زندگی مادران کودکان بااختلال طیف درخودماندگی گردیده است. با توجه به این یافته ها رفتاردرمانی دیالکتیکیمی تواند به عنوان یک روش درمانی موثر، مفید، کارساز و کارآمد دربهبود کیفیت زندگیمادران کودکان با اختلال طیف درخودماندگی مورد استفاده درمانگران و متخصصان اینحوزه قرار گیرد.

نویسندگان

سحر بدری بگه جان

کارشناسی ارشد روانشناسی تربیتی، دانشگاه پیام نور، ورامین، ایران

زهرا خدادادی

کارشناسی ارشد روانشناسی تربیتی، دانشگاه آزاد اسلامی، ارومیه، ایران