علل تفاوت رفتار دانش آموزان با آموزشهای داده شده در مدارس متوسطه اول کلاله(یک مطالعه کیفی)

امروزه لازمه وجود داشتن فلسفه و جهان بینی برای هر نظام تعلیم و تربیتی یک امر محتوم است و کسی در آن شکی ندارد. در این بین حتی نظامهای غیردینی نیز برای تعلیم و تربیت خود، فلسفه و جهان بینی تدارک دیده و برنامه ریزی های کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت برای آن نوشته اند.آموزش امروزی مستلزم یادگیری مفاهیم پایه برای یادگیری مفاهیم عملی است که این مفاهیم پایه بر پایه آن چیزی است که مدیران آن جامعه برای آینده جامعه خود تهیه کرده اند .چون تدریس مستلزم تلفیق نظریه و عمل است،پس دارای دو بعد نظری و عملی هم هست و آنچه معلمان برای انتقال مفاهیم نظری به دانش آموزان استفاده می کند بر پایه برداشت آن معلم از آن مفاهیم نظری است.این مفاهیم در صورتی که بر پایه مفاهیم و بنیانهای بومی طراحی شده بود، هم معلم و هم دانش آموزان معلم در انتفال و دریافت مفاهیم ، دچار تعارض نخواهند شد و جامعه به همان مسیر از قبل تعیین شده بزرگان جامعه پیش خاهد رفت.امروزه مهمترین نگرانی علمای تربیتی، همین تناقض به وجود آمده مبانی علوم تربیتی با خروجی آموزشها در بین نسلهاست.در خصوص علت تناقض آموزشها با مبانی فلسفی و آموزشی در خیلی از کشورها این روزها با این معضل روبرو هستند.

کلیدواژه ها:

تحلیل محتوا ، شکاف نسلها