سوبژکتیویسم دکارت: نقطه عزیمت فلاسفه عصر جدید
محل انتشار: فصلنامه حکمت و فلسفه، دوره: 5، شماره: 17
سال انتشار: 1388
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 257
فایل این مقاله در 16 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_WPH-5-17_007
تاریخ نمایه سازی: 13 اردیبهشت 1400
چکیده مقاله:
در مقاله حاضر، ابتدا به توضیح مختصر «کوگیتو»ی دکارت و تاثیر آن در اصالت و قوامبخشی انسان پرداخته میشود. در واقع، دکارت با تاسیس اصل«کوگیتو» و تفسیر آن به عنوان بنیاد تزلزلناپذیر هستی، یگانه «سوژه» حقیقی را «من» انسانی از آن جهت که فکر میکند، میداند. بر اساس تلقی دکارت، انسان به مثابه ماشینی است که برخورداری از نفس او را از سایر موجودات ممتاز میسازد. این وجه ممیزه، یعنی نفس، که ذات آن اندیشه است، همان است که در کل تفکر عصر جدید به صورتهای مختلف مورد تامل قرار گرفته است. به علاوه، همین اصل مشهور دکارت، یعنی«میاندیشم، پس هستم» است که «سوبژکتیویسم» را در دل نظام فلسفی خود قرار میدهد؛ برای همین، «سوبژکتیویسم» یکی از مباحث اساسی و مهم فلسفه غرب است که در مراحل تکاملی آن، علاوه بر دکارت در عصر جدید، فلاسفهای چون کانت و هگل آن را از لحاظ معرفتشناسی بررسی کردهاند. بالاخره به اندیشه «خودگرایی» به عنوان حد افراطی«سوبژکتیویسم» پرداخته میشود که البته دکارت از اینکه از سوبژکتیویته او برداشتی خودگرایانه به معنای ایدئالیستی شود، میگریزد.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
سیمین اسفندیاری
هیئت علمی دانشگاه رازی کرمانشاه