CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

آیا واقعیگرایی جدید از مصادیق واقعیگرایی جانشینی است؟

عنوان مقاله: آیا واقعیگرایی جدید از مصادیق واقعیگرایی جانشینی است؟
شناسه ملی مقاله: JR_WPH-5-19_002
منتشر شده در در سال 1388
مشخصات نویسندگان مقاله:

لطف الله نبوی - هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
مجتبی امیر خانلو - دانشجوی دانشگاه تربیت مدرس

خلاصه مقاله:
واقعیگرایی یک آموزه هستیشناسانه است که براساس آن، دامنه اشیا موجود و دامنه اشیا واقعی اینهمان است. مطابق با این آموزه، برای حل هر مسئله فلسفی، نیازی به تعهد وجودی به اشیا غیرواقعی نداریم. رویکرد لینسکی، زالتا و نلسون یکی از رویکردهای موجود بهواقعیگرایی است که به واقعیگرایی جدید معروف شده است. آنها، پیشفرض جدیدی در باب اشیا موجود را مبنای کار خود قرار دادهاند که براساس آن، یک شی انضمامی، در حقیقت احتمالا انضمامی است و یک شی غیرانضمامی، اگر (بر خلاف عدد ۱۱) انتزاعی نباشد، (مانند فرزند مسیح (ع)) احتمالا غیرانضمامی است. آنها به این ترتیب، موفق میشوند از طریق فرض وجود اشیا احتمالا غیرانضمامی، مدلی با دامنه ثابت و با سورهای غیرجهان- محدود تشکیل دهند که میتواند فرمولهایی مانند فرمول بارکان، عکس فرمول بارکان، وجود ضروری، و امکانهای تودرتو را معتبر سازد و تاویل مناسبی از شهودهایی که از فرمول ممکنبودگی موجودات غریبه حمایت میکنند، ارائه دهند. در عین حال، منتقدانی نظیر کارن بنت معتقدند که در اینرویکرد، هویات غیرواقعی، بهعنوان اشیا واقعی قلمداد شدهاند، بهگونهایکه واقعیگرایی جدید، از مصادیق واقعیگرایی جانشینی است. ما در این مقاله، سعی کردهایم تا با تشریح رویکرد واقعیگرایی جدید و انتقادهای مطرحشده بر آن، به توضیح واقعیگرایی جانشینی بپردازیم و با اتخاذ موضعی مخالف با موضع کارن بنت، نشان دهیم که واقعیگرایی جدید، از مصادیق واقعیگرایی جانشینی نیست.

کلمات کلیدی:
واقعیگرایی جدید, واقعیگرایی جانشینی, معناشناسی, لینسکی, زالتا و نلسون, کارن بنت, بارکان, عکس بارکان, وجود ضروری, امکانهای تودرتو, موجودات غریبه

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1194487/