CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

معنای وجود و مواجهه با آن نزد هوسرل و هایدگر

عنوان مقاله: معنای وجود و مواجهه با آن نزد هوسرل و هایدگر
شناسه ملی مقاله: JR_OCCIDE-11-1_003
منتشر شده در در سال 1399
مشخصات نویسندگان مقاله:

همایون دهاقین - دانشجوی دکتری فلسفه دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال
بیژن عبدالکریمی - دانشیار گروه فلسفه دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال

خلاصه مقاله:
ادموند هوسرل پایه گذار پدیدارشناسی در معنای خاص و جدید کلمه است. وی با این نهضت فکری تحولی در فلسفه غرب پدید آورد. پدیدارشناسی استعلایی هوسرل روشمند (متدولوژیکال) است و در زمانه بحران علوم و فلسفه اروپایی آنرا یگانه طریق مبتنی ساختن بنای معرفت بر پایهایی خللناپذیر میدانست. پدیدارشناسی هوسرل به توصیف آگاهی محض و افعال آگاهی و نحوه روی­آوری آن میپردازد، جهان او، جهان آگاهی است که بهواسطه قصدیت و تقلیلهای استعلایی قوام میگیرد. هایدگر کل تاریخ فلسفه غرب را تاریخ غفلت از وجود و فلسفه خود را حول محور "پرسش از مفهوم وجود" پدید آورد. از نظر هایدگر مبدئیت آگاهی در نظام فکری هوسرل منجر بهبسط سوبژکتیویسم و انفکاک از وجود گردیده، آنرا درادامه سنت ایدآلیسم غربی قرار داده است. پدیدارشناسی هرمنوتیکی و فلسفی هایدگر بهاعتباری در جهت تصحیح پارهایی نارسائی­های سیستم فکری هوسرل است. از نظر هایدگر انسان بهعنوان موجودی متمایز از سایر موجودات، که وی آنرا به "دازاین" تعبیر میکند، به وجود گشودگی و استعلا دارد. لذا آگاهی نیز شانی از نحوه هستی دازاین و به تبع آن است. این دو فیلسوف علیرغم مقاصد فکری مشترک پارهایی تمایزات نیز در سلوک فکری و نحوه مواجهه­شان با مساله وجود دارند. این مقاله در صدد بررسی این تمایزات است.

کلمات کلیدی:
پدیدارشناسی, استعلا, وجود, آگاهی, دازاین, قصدیت

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1188824/