مطالعات پشتیبان برنامه ششم توسعه، با تاکید بر ارزیابی عملکرد بخشهای صنعت، معدن و تجارت

یکی از اصول برنامه‌ریزی در هر سیستمی طراحی برنامه‌ها بر اساس اهداف مورد نظر در آن سیستم است. چرا که بدون در نظر گرفتن هیچگونه هدفی فلسفه برنامه‌ریزی از درجه اعتبار ساقط خواهد بود. در برنامه‌ریزی اقتصادی برای یک کشور توفیق سیاستهای اقتصادی بستگی زیادی به وجود هماهنگی کامل بین اهداف و سیاستهای تجاری، صنعتی، پولی، مالی و ارزی دارد. از اینرو در مطالعه حاضر با توجه به قرار داشتن در آستانه تدوین برنامه ششم توسعه و تحولاتی که در دهة اخیر در اقتصادهای جهان رخ داده است و نیز انتظار از سیاستگذاران در تدوین برنامه‌ای کارآمد و پویا و متناسب با تحولات فعلی در این تحقیق سعی شده ضمن مرور اجمالی در تئوری‌ها و استراتژی‌های توسعه و چگونگی بکارگیری آنها در برنامه‌های توسعه کشور و نیز مروری بر شیوه‌های برنامه‌ریزی در اقتصاد کشورهای در حال توسعه‌ای که در دهه‌های اخیر از پیشرفت قابل توجهی برخوردار بوده‌اند، سیاستهای اجرایی اولیه‌ای در راستای چند هدف اساسی برای برنامه ششم توسعه پیشنهاد شود.نتایج حاصل از این بررسی نشان می‌دهد که تعیین بخشهای پیشرو در اقتصاد کشور و هدایت جریانهای سرمایه‌گذاری داخلی و خارجی به سمت این بخشها، با هدف توسعه صادرات محصولات خروجی آنها میتواند سهم بالایی را در توسعه صنعتی کشور داشته باشد. ضمن آنکه شرایط برای حضور بیشتر بخش خصوصی و ایفای نقش موثر در فرآیند توسعه از اهمیت بسیار بالایی برای تحقق اهداف توسعه صنعتی برخوردار است. علاوه بر اینها در کنار اقدامات اساسی برای توسعه صنعتی بایستی الزاماتی نیز در اقتصاد کشور فراهم شود که دستیابی به اهداف توسعه‌ای را امکان‌پذیر سازد. مواردی مانند کاهش نرخ تورم، کاهش فقر، اشتغال‌زایی و توسعه منابع انسانی نقش مهمی را در موفقیت برنامه‌های توسعه‌ای ایفا می‌کنند.