خیال، زیبایی و حماسه در شعر فردوسی

سال انتشار: 1397
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 213

فایل این مقاله در 22 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

OSPL03_061

تاریخ نمایه سازی: 16 فروردین 1400

چکیده مقاله:

خیال در فلسفه به عنوان عالم واسط میان حس (ماده) و عقل (معنا) و در ادبیات به عنوان مادۀ شعر به شمار می رود. شعرا مخاطبان خود را که با محسوسات مأنوسند، را بر مَرکب خیال نشانده و به عوالم معنا سیر می دهند. از این جهت شعرا از حکما برترند، چرا که مخاطب حکما، خواص و مخاطب شعرا، همه مردمند. خیال دو مرتبه دارد: خیال متصل و خیال منفصل. خیال متصل به عالم ماده اتصال داشته و با قدرت خود، صورتهای عالم ماده را با خلاقیتش شکل میدهد و تحت تأثیر احکام عالم ماده است .آثار این خیال در ادیان ابتدایی و اسطورهها قابل مشاهده است. اما خیال منفصل، از عالم ماده فاصله و به عالم عقل و معنا نزدیک است. این خیال معانی عالم عقل و معنا را برگرفته و با قدرت عواطف درونی و قدسی، به آنها صورت خیالی داده و آنها را در پردۀ کلام به گوش شنوندگان می رساند.آثار این خیال در آثار ادب عرفانی مشهود است. فردوسی حکیم به دلیل فضای اسطورهای حاکم بر داستان هایش و نیز فهم عادی مخاطبانش، ناگزیر از تصویرگری خیال متصل و آفاقی برای نمایش هنرش بهره می برد. هنر یگانۀ او بهره گیری از صور خیال متصل برای بیان داستان های اسطوره ای-تاریخی و القای تعالیم اخلاقی و حِکمی است، کاری که شعرای عارف با خیال انفسی و منفصل انجام داده اند. قصد فردوسی از این نحوۀ روایت گری، آشکار کردن خرد و زیبایی های آن از دل نبردهای دنیوی است، برای این منظور وی از قالب حماسه استفاده می نماید، تا راه آشکارشدن اخلاق و خردورزی را به همگان تعلیم دهد و نیز احساسات و هیجانات روحی و روانی را والایش و در خدمت ظهور زیبایی قرار دهد. این مقاله به روش تحلیلِ فلسفی به بررسی خیال و ارتباط آن با شعر و نیز تأثیر خیال و خرد در ظهور زشتی و زیبایی ها در شعر فردوسی و کار هنرمندانه وی در استفاده از خیال متصل برای القاء مفاهیمی اخلاقی و حِکمی و تفاوت آن با خیال در شعر عرفانی می پردازد.

نویسندگان

اردشیر محمودی

دانشجوی دکتری فلسفه دین و عضو هیات علمی پیام نور