بررسی وضعیت فاکتور های موثر بر بار ذهنی پرسنل اورژانس در زمان شیوع کرونا

سال انتشار: 1399
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 395

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

این مقاله در بخشهای موضوعی زیر دسته بندی شده است:

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

IHSC13_260

تاریخ نمایه سازی: 16 فروردین 1400

چکیده مقاله:

زمینه و هدف: پیشرفت تكنولوژی باعث تغییر ماهیت کارها از حالت جسماني به فعالیت های ادراکي و مبتني برمدل های دریافت و پذیرش ذهني اطلاعات شده است. شاغلین فوریت های اورژانس به دلیل نیاز به تصمیم گیری حیاتي،سرعت عمل و درک صحیح از سیستم های کنترل علائم حیاتي بیماران در معرض بار ذهني کار قرار دارند. اطلاع دقیقاز میزان بار ذهني کار در پیشگیری از خطاهای انساني، تعیین سختي کار و تأمین سلامت پرسنل فوریت های اورژانسحائز اهمیت است.مواد و روش ها: این مطالعه توصیفي- تحلیلي به روش مقطعي در سال 99 در جامعه آماری پرسنل اورژانس بیمارستانخصوصي اصفهان (146 نفر مرد) انجام شد. در این مطالعه از پرسشنامه بار ذهني ناسا (NASA-TLX) استفاده شد و افراد به صورت خودارزیابي و مجازی آن را تكمیل و در اختیار واحد HSE بیمارستان گذاشتند. آنالیز آماری با استفاده ازرگرسیون خطي چند متغیره و آزمون اسپیرمن انجام شد.نتایج: میانگین نمره بار ذهني در پرسنل اورژانس در فعالیت های غیر از حمل بیماران کرونایي 8/5±45/2 و در هنگامحمل بیماران کرونایي 5/8±78/2 است. تأثیرگذار ترین عامل بار ذهني در مأموریت های کرونایي اورژانس نیازهای فیزیكي (P<0/05 و β=0/48) و در مأموریت های معمولي اورژانس نیازهای ذهني (P<0/05 و β=1/52) مي باشد. ضریب تعیین مدل در مأموریت های کرونایي اورژانس 0/82 تعیین شده است به این مفهوم که تغیرات نمره بار ذهني 82 درصد پرسنل اورژانس در زمان حمل بیماران کرونایي با استفاده از این مدل قابل پیش بیني مي باشد.نتیجه گیری : بین مدیریت بخش اورژانس و شاخص فضا تسهیلات و تجهیزات رابطه مستقیم و معنادار از لحاظ آماریوجود دارد (p<0.05) و با بهبود مدیریت بخش اورژانس، در شاخص فضا، تسهیلات و تجهیزات نیز بهبود دیده مي شود.همچنین بین نیروی انساني بخش اورژانس و شاخص فعالیت ها نیز رابطه معنادار و مستقیم وجود دارد (p<0.05)، بدینمعنا که با بهبود شاخص نیروی انساني در بخش های اورژانس، عملكرد این بخش ها نیز بهبود مي یابد.

نویسندگان

هادی علیمرادی

کارشناسی ارشد مهندسی بهداشت حرفه ای،مرکز تحقیقات گروه مهندسی بهداشت حرفه ای، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد، ایران

علیرضا آجدانی

دکتری پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، ایران

مهسا نظری

کارشناسی ارشد مهندسی بهداشت حرفه ای، مرکز تحقیقات گروه مهندسی بهداشت حرفه ای، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد، ایران