از نوای نای تا آوای رود

سال انتشار: 1399
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 929

فایل این مقاله در 13 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ADABICONF04_080

تاریخ نمایه سازی: 23 اسفند 1399

چکیده مقاله:

مولانا برای جویندگان حقیقت، گنجینه مثنوی را از آموزه های ناب قرآن، حکایت، داستان، و معـانی ارزشـمند عرفـانی و نغمه های روحانی که از سازها و آوازها برآمده، سرشار کرده است. تا به یاری آنها ما را بـه نیکـی، سـعادت و خداشناسـی دعوت کند. مولوی شاعری شیداست که موسیقی با جانش درآمیخته، سازها، ابزار و واژگان موسـیقیایی در شـعرش غوغـا برپا کرده اند. آن سان که عشق و معرفت از نواختن این سازها به ظهور می رسد تـا آدمـی را بـه تعـالی برسـاند. مسـلک عارفانه او با سوز و گداز نی آغاز می شود، به دست افشانی دف و پایکوبی دهل و سرنا می رسد و سرانجام بـه آرامـش رود رهسپار می شود. حضور درخشان و فراوانی اصطلاحات، ابزار و گوشه های موسیقی در مثنوی نشانه علاقه عمیق شاعر بـه موسیقی است، آن گونه که به این باور می رسیم فقط با موسیقی می توان به اسرار سخنش راه یافت. مولانا اندیشـه هـای عارفانه و اسرار معنوی را همراه با ساز و نوا سروده که توانسته است دلشـدگان را مـدهوش کنـد. در ایـن جسـتار کـاربرد موسیقی و ابزارهای آن در مثنوی و دیدگاه مولوی نسبت به هریک بیان می شود. نی، رباب، دف، چنـگ، بـربط، ارغنـون، دهل، طبل، کوس، سرنا، طبلک، تبوراک، خنبک، چوبک، نـاقور، زمـر و رود ابزارهـایی هسـتند کـه در مثنـوی مفـاهیم و مضمون های ژرف عرفانی آفریده اند. به ترتیب نی، رباب، طبـل، دهـل، چنـگ و دف بسـامد بیشـتری دارنـد کـه بیـانگر دلبستگی و توجه خاص مولانا به آنهاست. تأثیر این انتخاب تا روزگار ما برجاست، هنوز هم مولویان با نواختن رباب، بربط، دف و طبل، سماع و بزم های شوریدگی خود را به اوج می رسانند.

نویسندگان

فرشته فتحی

کارمند دانشگاه پیام نور، کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی