که در بحث میادین مشترک، اگر مبنا بر بهبود ضریب بازیافت و کاهش هزینه های توسعه و درکل افزایش صرفه اقتصادی این میادین باشد، روشی بهتر از توسعه مشترک میادین و یکپارچه سازی آنها وجود ندارد. بدیهی است در مورد استفاده از این نوع قراردادها برای توسعه میادین مشترک با کشورهای همسایه، محدودیت ها و الزامات متعددی وجود خواهد داشت. به دلیل اینکه تعیین اکثر بندهای قرارداد یکپارچه سازی به مسائل فنی میدان بستگی دارد ازاین رو عدم تقارن اطلاعات بین طرفین یکی از محدودیت های مذاکرات خواهد بود. شرایط سیاسی، وضعیت تولید در میادین مختلف و عدم اجماع نهادهای ذی نفع در هریک از کشورها، نمونه هایی دیگر از محدودیت های موجود در مذاکرات قرارداد
یکپارچه سازی است. یکی از الزاماتی که باید برای رسیدن به نتیجه وجود داشته باشد، وجود اراده سیاسی کشورها برای همکاری در توسعه میادین مشترک است. با توجه به نمونه های اجرایی قراردادهای یکپارچه سازی: ۱ . انتخاب مناسب ترین مدل اجرایی قرارداد، ۲ . چگونگی تعیین سهم کشورها از عواید حاصل از همکاری، ۳ . سازوکار باز تعیین سهم ها، ۴ . چگونگی تعیین گستردگی جغرافیایی میدان مشترک و ۵ . انتخاب حامل های انرژی برای یکپارچه سازی از موارد مهمی هستند که باید در انعقاد این نوع قرارداد مورد توجه قرار گیرند.