تاثیر عدم تقارن اطلاعاتی و تعداد واحدهای فرعی بر کیفیت انتخاب حسابرس جدید

وجود تضاد نمایندگی و عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیران شرکت و سرمایه گذاران موجب تقاضا برای انجام حسابرسی مستقل شده است. همچنین این احتمال وجود دارد که با افزایش تعداد واحدهای فرعی، میزان تضاد منافع و عدم تقارن اطلاعاتی افزایش چشمگیری داشته باشد. بنابراین هنگامی که هزینه های نمایندگی به دلیل عدم تمرکز مالکیت و عدم وجود نظارت مؤثر توسط مالکان افزیش می یابد، تقاضا برای حسابرسی های با کیفیت بالاتر نیز افزایش می یابد. بنابراین با توجه به ماهیت خدمات حسابرسی مستقل، انتظار می رود بهبود کیفیت خدمات حسابرسی مستقل، تأثیر شایان توجهی در کاهش عدم تقارن اطلاعاتی و تضاد منافع بین مدیران و سهامداران شرکت اصلی و شرکتهای فرعی داشته باشد. از اینرو، این پژوهش درصدد است تاثیر عدم تقارن اطلاعاتی و تعداد واحدهای فرعی بر کیفیت انتخاب حسابرس جدید را مورد بررسی قرار دهد. به همین دلیل تعداد 114 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1391 تا 1395 از طریق تحلیل داده های تابلویی با استفاده از روش رگرسیون لجستیک مورد تحلیل قرار گرفته اند. یافته ها نشان می دهد که درصد مالکیت سهامداران غیرنهادی، نوسانات قیمت سهام، خطای پیش بینی سود و فرصت رشد بعنوان شاخص های عدم تقارن اطلاعاتی بر اندازه حسابرس جدید تاثیر مثبتی دارند. همچنین از بین شاخصهای عدم تقارن اطلاعاتی، اندازه شرکت بر انتخاب حسابرس جدید با کیفیت بیشتر تاثیرگذار است. علاوه بر این، تعداد واحدهای فرعی شرکت بر اندازه حسابرس جدید تاثیر منفی دارد اما بر انتخاب حسابرس جدید با کیفیت تاثیری ندارد.